نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 72
اين علت
باطل را محو و حق را احقاق مىكند، كه داناى به دلها و منويات آنها است، و مىداند
هر دلى چه استدعايى دارد، آيا استدعاى هدايت دارد، و يا ضلالت، اقتضاى شرح دارد، و
يا ختم و مهر خوردن تا با انزال وحى و توجيه دعوت به سوى همه دلها هر يك را به
مقتضاى خود برساند.
بعضى
از مفسرين[1] گفتهاند:
در آيه مورد بحث اشعارى است به وعده به رسول خدا 6 كه به زودى او را يارى خواهد
فرمود. اين قول خيلى بى وجه نيست.
(وَ هُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ يَعْفُوا عَنِ
السَّيِّئاتِ وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ) وقتى گفته
مىشود قبل منه و قبل عنه هر دو به يك معنا است. در كشاف
گفته: وقتى گفته مىشود: قبلت منه الشيء و قبلت عنه اين
تفاوت بين آن دو هست كه در اولى آن چيز را مبدأ قبول خود و منشا آن قرار داده، و
در دومى آن شىء را از وى عزل و جدا كرده[2].
اين بود گفتار زمخشرى[3].
و
در اينكه فرمود:(وَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ) تحريكى است
بر توبه و هشدارى است از ارتكاب گناهان. و معناى تحت اللفظى آن روشن است.
(وَ يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ يَزِيدُهُمْ مِنْ
فَضْلِهِ وَ الْكافِرُونَ لَهُمْ عَذابٌ شَدِيدٌ) فاعل
كلمه يستجيب ضميرى است كه به خداى تعالى برمىگردد، و جمله(الَّذِينَ آمَنُوا ...) به طورى كه گفتهاند[4]
در جاى مفعول نشسته و حرف جر آن حذف شده، و تقديرش يستجيب اللَّه للذين
آمنوا است، يعنى: خداى تعالى مستجاب مىكند براى كسانى كه ايمان آوردهاند.
بعضى[5] گفتهاند:
فاعل آن كلمه الذين است، ولى اين از سياق آيه بعيد است.
كلمه
استجابت به معناى اجابت دعا است، و چون عبادت خود نوعى دعوت و
[2] توضيح اينكه: در جمله قبلت منه هم قبول را
مىفهماند و هم اينكه اين قبول از ناحيه فلانى آغاز شد نه ديگرى و در قبلت
عنه مىفهماند شىء مقبول از او تجاوز كرد و به من رسيد.- مترجم.