نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 70
تو از پيش
خود گفتى كه بايد به خويشاوندانت مودت بورزند)، و معناى اين جمله با كمك سياق اين
است كه: نه، تو به خدا افتراء نبستى و دروغگو نيستى، چون زمام هيچ امرى به دست تو
نيست تا بخواهى افترايى ببندى، و آنچه مىگويى وحى است از ناحيه خداى سبحان، بدون
اينكه خود تو دخالتى در آن داشته باشى، بلكه زمام امر بسته به مشيت خداى تعالى
است، اگر خواست مهر بر دلت مىزند، و باب وحى را به رويت مىبندد، ولى او خواسته
كه به تو وحى كند و حق را بيان نموده و سنت خود را اجراء كند، چون سنت او چنين است
كه همواره با كلمات خود باطل را محو و حق را محقق كند.
[وجوه
مختلف در معناى جمله(فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلى
قَلْبِكَ)]
پس
اينكه فرمود:(فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلى قَلْبِكَ)
كنايه است از اينكه امر، به مشيت خدا برمىگردد و ساحت رسول خدا 6 منزه از اين
است كه از پيش خود چيزى بگويد.
و
اين معنا- به طورى كه ملاحظه مىفرماييد- با سياق مناسبتر است، بنا بر اين كه
گفتيم مراد از قربى، قرابت رسول خدا 6، و توبيخ متوجه به منافقين و بيماردلان
است.
البته
مفسرين در معناى جمله مورد بحث وجوهى ديگر آوردهاند كه بعضى از آنها از نظر شما
مىگذرد:
1-
زمخشرى در كشاف گفته: جمله(فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ
يَخْتِمْ عَلى قَلْبِكَ) معنايش اين است كه اگر خدا بخواهد
تو را از آنانى قرار مىدهد كه مهر بر دلهايشان زد، آن وقت است كه بر خدا افتراء
خواهى بست، چون كسى جز اين گونه افراد بر خدا افتراء نمىبندد.
آن
گاه مىگويد: اين اسلوب كلام، افتراء بستن را از مثل پيامبر بعيد مىشمارد و
مىفهماند كه افتراء بستن چنين افرادى در بعيد بودن، مثل شرك ورزيدن به خدا و داخل
شدن در زمره كسانى است كه خدا بر دلهايشان مهر زده، و مثالى كه مىتوانيم براى اين
طرز حرف زدن بياوريم، اين است كه بعضى از افراد امين كه نسبت خيانت به او دادهاند
بگويد: مگر خدا دست از هدايتم برداشته و مرا تنها گذاشته و به خودم واگذار كرده، و
مگر خدا دلم را كور كرده. در اين مثال آن شخص امين نمىخواهد خذلان و كورى دل را
براى خود اثبات كند، بلكه مىخواهد از اينكه نسبت خيانت به او و به مثل او بدهند
استبعاد نمايد و بفهماند كه دادن چنين نسبتى تهمتى است بس بزرگ[1].