نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 547
به معناى
سنگينى بار در پشت و يا شكم است.
[اشاره
به اينكه سوگندهاى چهار گانه در آيات: (وَ
الذَّارِياتِ ذَرْواً ... ) سوگند به همه اسباب مؤثر در تدبير
سراسر جهان است]
و
اينكه در اين آيات پشت سر هم سوگند خورده، براى اين بوده كه مطلبى را كه بر سر آن
سوگند مىخورد تاكيد كند، و آن مطلب عبارت است از آمدن روزى كه در آن روز جزاى
اعمال داده مىشود. در جمله(وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً)
سوگند مىخورد به نسيمهايى كه خاك را بلند مىكند و به هوا مىبرد، و جمله(فَالْحامِلاتِ وِقْراً) با فايى كه در آغازش دارد و تاخير و
ترتيب را مىفهماند، جملهاى است كه عطف بر جمله الذاريات شده، و
سوگندى است به ابرهاى حامله و باردار از باران، و جمله(فَالْجارِياتِ يُسْراً) كه باز عطف به جمله قبلى است،
سوگندى است به كشتىهايى كه به سهولت در دريا روانند.
و
جمله(فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً) كه عطف بر
جمله قبلى است سوگندى است به ملائكهاى كه كارشان اين است كه به امر پروردگار عمل
مىكنند، و اوامر خدا را در بين خود به اختلاف مقامهايى كه دارند تقسيم مىكنند.
آرى،
امر پروردگار صاحب عرش، در خلقت و تدبير، امرى است واحد، ولى وقتى اين امر واحد را
ملائكهاى حمل مىكنند كه پستهاى مختلف و ماموريتهاى گوناگون دارند، قهرا همان
امر واحد بر طبق اختلاف مقامات ايشان تقسيم و تكه تكه مىشود، و همچنين اين تقسيم
ادامه دارد تا به دست فرشتگانى برسد كه مامور پديد آوردن حوادث جزئى عالمند، در
آنجا ديگر بيشتر تكه تكه مىشود و تكثير مىپذيرد.
و
اين آيات چهارگانه به طورى كه ملاحظه مىفرماييد تمامى تدابير عالم را در زير پوشش
خود مىگيرد، و به همه اشاره دارد، چون هم نمونهاى از تدبير امور خشكيها را كه
همان(وَ الذَّارِياتِ ذَرْواً) باشد آورده
و هم نمونهاى از تدابير امور درياها را در جمله(فَالْجارِياتِ يُسْراً) ذكر كرده، و هم نمونهاى از تدابير
مربوط به فضا را در عبارت(فَالْحامِلاتِ
وِقْراً) خاطرنشان ساخته، و هم تدابير مربوط به تمامى باقى ماندگان زواياى
عالم، و بالآخره مجموع عالم را در عبارت(فَالْمُقَسِّماتِ
أَمْراً) اشاره كرده كه گفتيم منظور از آن ملائكه است كه واسطههاى تدبير
هستند، و اوامر خداى تعالى را تقسيم مىكنند.
پس
اين آيات چهارگانه در اين معنا است كه فرموده باشد: سوگند مىخورم به تمامى اسبابى
كه در تدبير سراسر جهان مؤثرند كه مطلب چنين و چنان است. در رواياتى كه از طرق
شيعه[1] و سنى[2]
از على (عليه افضل الصلوات و السلام) نقل شده آيات مزبور به همان معنايى