نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 531
[وصف
متقين و ورودشان به بهشت]
(وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ) از
اين آيه شروع مىشود به توصيف حال متقين كه در روز قيامت چه وصفى دارند. و
كلمه ازلاف كه مصدر فعل ازلفت است، به معناى نزديك كردن
است. و كلمه(غَيْرَ بَعِيدٍ)- به طورى[1]
كه گفتهاند- صفت ظرفى است تقديرى، و تقدير كلام فى مكان غير بعيد
است.
و
معناى آيه اين است كه: در آن روز بهشت براى مردم با تقوى نزديك مىشود، در حالى كه
در جاى دورى قرار نگيرد، يعنى در پيش رويشان باشد، و داخل شدنشان در آن زحمتى
نداشته باشد.
(هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ) كلمه
هذا اشاره به ثوابى است كه قبلا وعدهاش را داد. و كلمه أواب از
ماده اوب است كه معناى رجوع را مىدهد، و اگر آن را به صيغه مبالغه
آورد و فرمود اين بهشتى كه وعده داده شدهايد، براى هر كسى است كه بسيار
رجوع كند منظورش بسيار رجوع كردن به توبه و اطاعت است. و كلمه
حفيظ به معناى آن كسى است كه در حفظ آنچه خدا با او عهد كرده مداومت دارد، و
نمىگذارد عهد خدا ضايع و متروك شود. و جمله(لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ) خبر دومى است براى كلمه
هذا و يا حال است.
(مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ)
اين آيه جمله(لِكُلِّ أَوَّابٍ) را بيان
مىكند، و منظور از خشيت به غيب ترس از عذاب خدا است، در حالى كه آن
عذاب را به چشم خود نديدهاند. و كلمه منيب از مصدر انابه
است كه آن نيز به معناى رجوع است. و منظور از اينكه فرمود (جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ)- با دلى رجوع كننده بيايد اين است كه عمر
خود را با رجوع به خدا بگذراند، و در نتيجه هنگام مرگ با قلبى به ديدار پروردگارش
رود كه انابه و رجوع به خدا در اثر تكرار شدنش در طول عمر، ملكه و صفت آن قلب شده
باشد.
(ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ) اين آيه
خطاب به متقين است، و معنايش اين است كه: به متقين گفته مىشود با سلامت داخلش
شويد در حالى كه از هر مكروه و ناملايمى ايمن باشيد. و يا اين است كه:
داخل
شويد در حالى كه خدا و ملائكه بر شما سلام مىدهند.(ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ) اين جمله