responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 499

و در نهج البلاغه فرموده: وقتى صلاح بر روزگار و اهل روزگار مسلط باشد، در چنين جوى اگر يك نفر سوء ظنى به كسى پيدا كرد كه از او خطايى نديده، نبايد آن ظن بد را از دل خود بپذيرد و اگر بپذيرد ظلم كرده. و اگر فساد بر زمان و اهل زمان مسلط شد، در چنين جوى اگر يك نفر نسبت به كسى حسن ظن پيدا كند، خود را فريب داده‌[1].

مؤلف: اين دو روايت تعارضى با هم ندارد، براى اينكه روايت دومى ناظر به خود ظن است، و روايت اولى راجع به ترتيب اثر دادن عملى بر ظن است.

[چند روايت دال بر اينكه غيبت از زنا شديدتر است‌]

و در كتاب خصال از اسباط بن محمد به سندى كه به رسول اللَّه 6 دارد از آن جناب روايت كرده كه فرمود: غيبت از زنا شديدتر است. پرسيدند: يا رسول اللَّه چرا چنين است؟ فرمود: زناكار مى‌تواند توبه كند، و خدا هم توبه‌اش را بپذيرد، چون سر و كارش تنها با خدا است، ولى مرتكب غيبت مى‌خواهد توبه كند، اما خدا توبه‌اش را نمى‌پذيرد مگر وقتى كه شخص غيبت شده از او درگذرد[2].

مؤلف: اين روايت را الدر المنثور هم از ابن مردويه، و بيهقى از ابى سعيد، و جابر از رسول خدا 6 روايت كرده، به اين عبارت كه رسول خدا 6 فرمود: غيبت از زنا شديدتر است. گفتند: يا رسول اللَّه چطور غيبت از زنا شديدتر است؟ فرمود: براى اينكه ممكن است مردى زنا كند و بعد توبه كند، خدا هم توبه‌اش را بپذيرد، ولى مرتكب غيبت آمرزيده نمى‌شود، مگر وقتى كه شخص غيبت شده او را ببخشد[3].

و در كافى به سند خود از سكونى از امام صادق (ع) روايت آورده كه فرمود:

رسول خدا 6 فرمود: غيبت در تباه كردن دين مسلمان سريعتر از خوره‌اى است كه اندرون او را بخورد[4].

و در همان كتاب به سند خود از حفص بن عمر، از امام صادق (ع) روايت كرد كه فرمود: شخصى از رسول خدا 6 پرسيد: كفاره گناه غيبت چيست؟ فرمود: براى آن كس كه غيبتش كرده‌اى، به تلافى غيبتش استغفار كن‌[5].


[1] نور الثقلين، ج 5، ص 92، به نقل از نهج البلاغه.

[2] نور الثقلين، ج 5، ص 93 به نقل از خصال.

[3] الدر المنثور، ج 6، ص 97.

[4] اصول كافى، ج 2، ص 356.

[5] اصول كافى، ج 2، ص 357.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 499
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست