responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 405

دعوت مردم آن را مى‌پذيرفتند. پس با فتح مكه گناهانى كه رسول خدا 6 نزد مشركين داشت آمرزيده شد، يعنى ديگر نتوانستند دست از پا خطا كنند. مامون عرضه داشت. خدا خيرت دهد يا ابا الحسن‌[1].

و در تفسير عياشى از منصور بن حازم، از امام صادق (ع) روايت كرده كه فرمود: از روزى كه آيه‌(إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ) نازل شد، رسول خدا 6 آرام و قرار نداشت، و مرتب از آن سخن مى‌گفت تا آنكه سوره فتح نازل شد، ديگر از آن آيه سخنى نگفت، و آن را مثل سابق مكرر براى مردم نخواند[2].

مؤلف: اين معنا از طرق اهل سنت نيز روايت شده، ولى حديث خالى از شبهه نيست، چون از آن برمى‌آيد كه قبول كرده كلمه ذنب به معناى نافرمانى خدا، و منافى با عصمت است، در حالى كه گفتيم معنايش اين نيست.

[روايتى در باره مراد از سكينت و روايتى در باره اينكه ايمان عمل است و شدت و ضعف و زيادت و نقصان دارد]

و در كافى به سند خود از جميل روايت كرده كه گفت: من از امام صادق (ع) از معناى آيه‌(هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ) پرسيدم كه اين سكينت چيست؟ فرمود: ايمان است هم چنان كه دنبالش فرمود:(لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ)[3] مؤلف: ظاهر اين روايت چنين مى‌رساند كه جمله‌(لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ) را تفسير براى سكينت گرفته، و در همين معنا روايتى ديگر نيز هست.

و نيز در همان كتاب به سند خود از ابى عمرو زبيرى از امام صادق (ع) روايت كرده كه گفت: به حضورش عرضه داشتم: اى عالم مرا خبر ده از اينكه كدام يك از اعمال نزد خدا أفضل است؟ فرمود: آن چيزى كه ساير اعمال جز به وسيله آن قبول نمى‌شود.

پرسيدم آن چيست؟ فرمود: ايمان به خدايى كه جز او معبودى نيست، اين از همه اعمال درجه‌اش بالاتر و منزلتش شريف‌تر و بركاتش بيشتر است.

مى‌گويد: پرسيدم: آيا مرا از ايمان خبر نمى‌دهى كه آيا صرف گفتن شهادتين است و يا عمل كردن؟ فرمود: ايمان همه‌اش عمل است، و گفتن شهادتين هم عمل زبان است كه خدا وجوب آن را در كتابش و نور واضحش بيان كرده، و دليلش از ناحيه عقل هم تمام است.

كتاب هم شاهد عقل است، و به سوى رهنمودهاى عقل مى‌خواند. عرضه داشتم: فدايت شوم توضيح بدهيد تا بفهمم. فرمود: ايمان، حالات و درجات و صفات و منازلى دارد، بعضى از آن‌


[1] عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 160.

[2] نور الثقلين، ج 5، ص 47 به نقل از عياشى.

[3] اصول كافى، ج 2، ص 15.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 405
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست