responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 404

مسلمانان گفتند: خدا و رسولش درست مى‌گويند، راستى ماجراى حديبيه فتحى عظيم و از عظيم‌ترين فتوح بود. به خدا سوگند اى پيامبر خدا ما در آنچه شما فكر كرديد فكر نمى‌كرديم، و تو از ما به خدا و به امور داناترى. در اينجا بود كه سوره فتح نازل شد[1].

مؤلف: احاديث در داستان حديبيه بسيار است، آنچه ما نقل كرديم قسمتى از آن بود.

[دو روايت در بيان معناى آيه:(لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ ...)]

و در تفسير قمى به سند خود از عمر بن يزيد بياع سابرى مى‌گويد: به امام صادق (ع) عرضه داشتيم: آيه‌(لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ) چه معنا دارد؟

فرمود: ايشان گناهى نداشتند، حتى تصميم بر گناهى را هم نگرفتند، و ليكن خداى تعالى گناهان شيعه‌اش را بر او حمل كرد، و آن گاه آمرزيد[2].

و در عيون الاخبار در رواياتى كه مجلس مامون با حضرت رضا (ع) را حكايت مى‌كند، به سند خود كه به ابن جهم دارد روايت كرده كه گفت: در مجلس مامون حاضر شدم، ديدم حضرت رضا (ع) نزد اوست، مامون از آن جناب مى‌پرسيد: يا بن رسول اللَّه آيا رأى شما اين نيست كه انبياء معصومند؟ فرمود: بله- تا آنجا كه مامون گفت- پس بفرما ببينم معناى اين كلام خداى عز و جل:(لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ) چيست؟

حضرت فرمود: در نظر مشركين عرب هيچ كس گناهكارتر و گناهش عظيم‌تر از رسول خدا 6 نبود، براى اينكه آنها سيصد و شصت خدا داشتند، و رسول خدا كه آمد همه آنها را از خدايى انداخت و مردم را به اخلاص خواند، و اين در نظر آنها بسيار سنگين و عظيم بود، گفتند: (أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْ‌ءٌ عُجابٌ وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى‌ آلِهَتِكُمْ إِنَّ هذا لَشَيْ‌ءٌ يُرادُ ما سَمِعْنا بِهذا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ‌) آيا آن همه خدا را يكى كرده اين خيلى شگفت‌آور است بزرگانشان براى تحريك مردم به راه افتادند كه برخيزيد و از خدايان خود دفاع كنيد كه اين وظيفه‌اى است مهم، ما چنين چيزى را در هيچ كيشى نشنيده‌ايم اين جز سخنى خود ساخته نيست .

اين جاست كه وقتى خداى تعالى مكه را براى پيامبرش فتح مى‌كند، مى‌فرمايد:

(إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ) يعنى ما اين فتح آشكار را برايت كرديم، تا تبعات و آثار سويى را كه دعوت گذشته و آينده‌ات در نظر مشركين دارد از بين ببريم تا ديگر در صدد آزارت برنيايند و همين طور هم شد، بعد از فتح مكه عده‌اى مسلمان شدند، و بعضى از مكه فرار كردند، آنهايى هم كه ماندند قدرت بر انكار توحيد نداشتند، و با


[1] الدر المنثور، ج 6، ص 68.

[2] تفسير قمى، ج 2، ص 314.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 404
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست