نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 380
و اين
سرنوشت روشنترين فتح و پيروزى است كه خدا نصيب پيامبرش كرد و مؤثرترين عامل براى
فتح مكه در سال هشتم هجرى شد، چون جمع كثيرى از مشركين در اين دو سال بين
صلح و فتح مكه اسلام آوردند، علاوه بر اين، سال بعد از صلح، يعنى سال هفتم
هجرى، خيبر و قراى اطرافش را هم فتح كردند، و مسلمانان شوكتى بيشتر يافتند، و
دامنه اسلام وسعتى روشن يافت، و نفرات مسلمين بيشتر شد، و آوازهشان منتشر شد، و
بلاد زيادى را اشغال كردند. آن گاه در سال هشتم رسول خدا 6 براى فتح مكه حركت
كرد، در حالى كه به جاى هزار و چهار صد نفر در صلح حديبيه، ده و يا دوازده هزار
نفر لشكر داشت.
بعضى
از مفسرين[1] در
باره فتح گفتهاند: مراد از آن، فتح مكه است، و معناى (إِنَّا فَتَحْنا لَكَ) اين است كه ما برايت مقدر كردهايم كه مكه
را بعدها فتح كنى. اما اين تفسير با قرائن آيه نمىسازد.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: مراد از اين فتح، فتح خيبر است، و معنايش- بنا بر اينكه سوره در
هنگام مراجعت رسول خدا 6 از صلح حديبيه به مدينه نازل شده باشد- اين است كه ما
برايت مقدر كردهايم كه خيبر را فتح كنى. اين تفسير نيز همانند تفسير قبلى است.
بعضى[3]
ديگر گفتهاند: مراد از فتح فتح معنوى است، كه عبارت است از پيروزى بر
دشمنان از نظر مستدل بودن منطق، و از نظر معجزات درخشان و آشكارى كه كلمه حق به
وسيله آنها بر باطل غلبه كرد، و اسلام به وسيله آنها بر كفر غلبه يافت. اين وجه هم
هر چند در جاى خود حرف بى اشكالى است، ليكن با سياق آيات درست در نمىآيد.
[شرح
مقصود از غفران ذنب متقدم و متاخر پيامبر 6 در آيه:(لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ ...)
و ارتباط آن با فتح مبين]
(لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ
نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقِيماً وَ يَنْصُرَكَ اللَّهُ
نَصْراً عَزِيزاً) لام در كلمه ليغفر به طورى كه از
ظاهر عبارت برمىآيد لام تعليل است، ظاهرش اين است كه غرض از اين فتح
مبين عبارت است از آمرزش تو نسبت به گناهان گذشته و آيندهات و
ما مىدانيم كه هيچ رابطهاى بين فتح مذكور با آمرزش گناهان نيست و هيچ معناى
معقولى براى تعليل آن فتح به مغفرت به ذهن نمىرسد، پس چه بايد كرد، و چطور آيه را
معنا كنيم؟