نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 261
و اما اينكه
اين دو طايفه در مرگ مساوى نيستند، براى اين است كه مرگ همان طور كه برهانهاى روشن
شهادت مىدهد، انعدام و بطلان نفس انسانيت نيست، و آن طور كه مبطلين مىپندارند كه
آدمى بعد از مردن به كلى نابود مىشود نمىباشد، بلكه مردن عبارت است از برگشتن به
سوى خداى سبحان، و انتقال از سراى دنيا به سرايى ديگر. از سرايى ناپايدار به سرايى
پايدار و جاودان. سرايى كه مؤمن صالح در آن قرين سعادت و نعمت، و ديگران در شقاوت
و عذاب زندگى مىكنند.
و
خداى سبحان در كلمات سابقش به اين معنا اشاره نموده، مىفرمايد:(كَذلِكَ يُحْيِ اللَّهُ الْمَوْتى) و نيز فرموده(ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ) و كلماتى ديگر از اين قبيل.
و نيز در كلمات آيندهاش متعرض آن شده مىفرمايد:(وَ
خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ ...).
و
آيه مورد بحث از نظر تركيب الفاظش، و از نظر معنايى كه از آن فهميده مىشود، مورد
اختلاف مفسرين واقع شده و هر يك براى آن وجهى درست كردهاند ولى آنچه ما از سياق
آن مىفهميم همان بود كه در بيان قبليمان گذشت، و چون فائدهاى در نقل وجوه ديگران
نديديم از نقل آن صرفنظر كرديم، و اگر خواننده عزيز بخواهد به آنها اطلاع يابد
بايد به تفاسير مفصل مراجعه كند.
[احتجاج
براى اثبات معاد با استناد به حق و عدالت]
(وَ خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَ لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ
بِما كَسَبَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ) ظاهرا مراد
از سماوات و ارض مجموعه عالم محسوس است، و حرف باء در
كلمه بالحق ملابست را مىرساند، و مىفهماند كه خلقت عالم در جامه حق
صورت گرفت و خلاصه باطل و بازيچه نبوده، و حق بودن اين عالم كون و فساد به اين است
كه براى خلقت آن غايت و هدفى ثابت و باقى در ما وراى آن باشد.
و
جمله و لتجزى ... عطف است بر كلمه بالحق . و باء
در جمله(بِما كَسَبَتْ) براى متعدى كردن فعل، و يا
براى مقابله است و معنايش اين است كه: خداوند آسمان و زمين را به حق خلق كرد و تا
هر نفسى در مقابل آنچه كسب و ارتكاب كرده جزاء داده شود، اگر طاعت بوده ثواب، و
اگر معصيت بوده عقاب داده شود. و جمله(وَ هُمْ لا
يُظْلَمُونَ) حال از جمله كل نفس است و معنايش اين است كه: تا هر
نفسى به آنچه كرده به عدالت جزاء داده شود.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 261