نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 26
كند، لذا
پيغمبرانى به سوى همگى آنان گسيل داشت تا انذارشان كنند، در نتيجه آنهايى كه از
دعوت انبياء متاثر مىشوند بشوند، و خدا در دنيا موفق به ايمانشان و اطاعتشان
بفرمايد، تا در آخرت داخل رحمتشان كند، و دستهاى ديگر كه از دعوت انبياء متاثر
نمىشوند، يعنى ستمكاران، در دنيا كافر بمانند، و در آخرت به سوى دوزخ رهسپار
شوند، بدون اينكه ولى و ناصرى داشته باشند.
اين
تفسير هم به نظر ما درست نيست، به دو دليل:
اول
اينكه مراد از امت واحده بودن مردم در آيه 213 بقره، كه آيه مورد بحث را به آن
قياس كردند، اتفاق تمامى مردم در كفر نيست، نمىخواهد بفرمايد: مردم همه كافر
بودند و پس از آن خدا انبياء را برگزيد (چون قبل از بعثت انبياء ايمانى نبود تا
كفرى باشد) بلكه مراد همانطور كه در تفسير آن آيه در سوره بقره گذشت اين است كه
مردم از نظر معاش اختلافى نداشتند. و به فرضى كه ما تسليم شويم و بگوييم: مراد
همان است كه شما گفتيد، ناگزير بايد بپذيريم كه بين اين دو آيه تناقض روشنى هست، و
آن اين است كه آيه مورد بحث مىفرمايد مردم متفرق بودند و همه يك جور نبودند، و
آيه سوره بقره مىگويد مردم همه يك جور بودند، و تفاوتى با هم نداشتند. و اگر اين
مفسرين در پاسخ اشكال ما بگويند: آيه سوره بقره دلالت دارد بر اينكه مردم به حسب
طبع يك جور بودند، نه اينكه در خارج هم يك جور باشند، (و با در نظر گرفتن اين نكته
ديگر تناقضى پيش نمىآيد، آن آيه مىفرمايد: مردم همه يك طبيعت داشتند، و اين آيه
مىفرمايد اگر خدا مىخواست كارى مىكرد كه مردم در خارج هم يك جور باشند) اين
پاسخ درست نيست، براى اينكه لازمهاش آن است كه در باره آيه سوره بقره بگوييم:
مردم همه طبيعت كفر داشتند، در حالى كه آيات زيادى از قرآن كريم دلالت دارد بر
اينكه مردم بر حسب طبيعت و فطرت اصلى خود مؤمن بودند، مانند آيه شريفه(وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها)[1].
دليل
دوم اينكه نتيجه اين معنا آن است كه جمله(وَ لكِنْ يُدْخِلُ
مَنْ يَشاءُ فِي رَحْمَتِهِ) ديگر در مقابل جمله و
الظالمون ... قرار نگيرد، و گفتن اين حرف دليل مىخواهد مگر اينكه چيزى در
تقدير گرفته شود، تا باز هم مقابلهاى كه كلام آن را افاده مىكند محفوظ بماند.
[1] و قسم به نفس و آن كه او را نيكو بيافريد و به او شر و خيرش
را الهام كرد. سوره شمس، آيه 6 و 7.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 26