نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 176
آيه شريفه
مىخواهد اين استبعاد را برطرف ساخته، بفرمايد كه خداى تعالى مىتواند انسان را آن
چنان تزكيه كند و باطنش را از لوث گناهان پاك سازد كه باطنش باطن ملائكه گردد و
ظاهرش ظاهر انسان باشد و با ساير انسانها روى زمين زندگى كند. خودش از انسانى ديگر
متولد شود، و انسانى ديگر از او متولد گردد، و آنچه از ملائكه به ظهور مىرسد از
او نيز ظهور يابد.
و
اين كار انقلاب ماهيت نيست كه بگويى فى نفسه امرى است محال و قابل آن نيست كه از
خدا سر بزند، بلكه نوعى تكامل وجودى است، كه خداى تعالى انسانى را از حدى از كمال
بيرون آورده، به حدى بالاتر از آن مىبرد، كه امكان و ثبوتش در جاى خود ثابت و
مسلم شده است.
و
بنا بر اين كلمه من در منكم به معناى بعضى از شما است، و
جمله يخلفون به معناى اين است كه بعضى بعضى ديگر را جانشين خود سازد
(همانطور كه گفتيم در عين اينكه كار ملائكه را مىكنند، خود خليفه و فرزند ديگرى
باشند، و فرزندانى از ايشان خليفه و جانشين ايشان شوند).
و
در مجمع البيان گفته كلمه من در منكم معناى بدليت را
افاده مىكند، همانطور كه در شعر شاعر به اين معنا آمده، مىگويد:
و
معناى يخلفون اين است كه جانشين بنى آدم باشند، و معناى آيه اين است كه:
اگر
ما بخواهيم مىتوانيم همه شما انسانها را هلاك كنيم، و بدل از شما ملائكه را در
زمين سكونت دهيم تا زمين را آباد و خدا را عبادت كنند[2].
ليكن
اين تفسير آن طور كه بايد و شايد با نظم آيه سازگار نيست.
[مقصود
از اينكه عيسى علم به قيامت است ]
(وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ
مُسْتَقِيمٌ) ضمير در انه به عيسى (ع) برمىگردد، و مراد از اينكه
مىفرمايد عيسى علم به قيامت است اين است كه وسيله علم به قيامت است.
و معناى آيه اين است عيسى وسيلهاى است كه با آن مىتوان به قيامت علم يافت، براى
اينكه هم خودش بدون پدر خلق شده، و هم اينكه مرده را زنده مىكند، پس براى خدا
كارى ندارد كه قيامت را بپا كند،
[1] يعنى: اى كاش براى ما بود به جاى آب زمزم و بدل از آن شربتى
خنك كه شبى بر قله كوهى مانده باشد، و نسيم كوه خنكش كرده باشد.