نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 156
(وَ
سَوْفَ تُسْئَلُونَ)
است، يعنى در روز قيامت از آن بازخواست مىشويد (چون اگر آن جناب و قومش خصوصيتى
نداشتند نمىفرمود شما بازخواست مىشويد بلكه مىفرمود همه مردم به زودى بازخواست
مىشوند).
و
از بيشتر مفسرين[1] نقل شده
كه گفتهاند مراد از ذكر شرف و نام نيكى است كه از آن جناب و قومش
باقى بماند. و معنايش اين است كه: اين قرآن شرافت عظيمى است براى تو و قومت- يعنى
اعراب- كه تا قيام قيامت در بين امتهاى ديگر سر بلند خواهيد بود.
[اقوال
مفسرين در باره مقصود از اينكه خطاب به پيامبر اكرم 6 فرمود:(وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ
الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ)]
(وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ
الرَّحْمنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ) بعضى از مفسرين[2]
گفتهاند: منظور از اينكه مىفرمايد: بپرس از رسولانى كه قبل از تو
فرستادهايم پرسيدن از امتهاى آن رسولان است، يعنى مثلا از علماى يهود و
نصارى بپرس، نظير آيه:(فَسْئَلِ الَّذِينَ يَقْرَؤُنَ
الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكَ)[3] و
فايده اين مجاز گويى اين است كه اگر مىفرمود: از امتهايى كه قبل از تو
پيامبرانى به سويشان فرستاديم بپرس، آيا ما غير از رحمان آلهه ديگرى برايشان قرار
داديم تا آنها را بپرستند؟ ممكن بود همان امتها به دروغ بگويند: بله. ولى
فرمود: از پيامبرانى كه قبل از تو فرستاديم بپرس تا معلوم شود كه
گفتار امتها حجت نيست تا هر چه در جواب بگويند درست باشد.
بعضى[4]
ديگر گفتهاند: مراد سؤال از اهل كتاب، تورات و انجيل است و بس، چون اين دو امت هر
چند كه كافر بودند ليكن وقتى به تواتر خبر دادند كه: نه، خداوند آلههاى براى ما
قرار نداده، سخن ايشان براى مردم حجت مىشود، چون گو اينكه خطاب به رسول خدا 6
است، ليكن تكليف در آن متوجه به امت آن جناب است.
ليكن
بعيد بودن اين دو تفسير بر خواننده پوشيده نيست، مخصوصا وجه دومى، از اين جهت كه
اهل اين دو كتاب خصوصيتى ندارند تا تنها از آنان سؤال شود.
بعضى[5]
ديگر گفتهاند: آيه شريفه از آياتى است كه در شب معراج خطاب به رسول خدا 6 شده
تا آن جناب از ارواح انبياء (ع) اين سؤال را بكند، و در هنگامى كه به ايشان بر
مىخورد بپرسد: آيا جز دين توحيد دين ديگرى براى امت خود آورده بودند.