نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 152
اينكه فطرتا
متمايل به آن است، ولى شيطانش او را به اين تطبيق دعوت مىكند، در نتيجه مىپندارد
كه راه همين است، و نمىفهمد كه در بيراهه است، مىپندارد كه بر حق است، و احتمال
هم نمىدهد كه راه باطل را مىرود.
و
اين حالت همان غطايى است كه خداى تعالى مىفرمايد: در دنيا بر جلو ديدههايشان
مىاندازد و به زودى در قيامت آن را از پيش رويشان برمىدارد:(
الَّذِينَ كانَتْ أَعْيُنُهُمْ فِي غِطاءٍ عَنْ ذِكْرِي) ...(قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ
فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً )[1].
و
نيز اين معنا را در جاى ديگر كه خطابش در آن به اينگونه افراد است كه در دنيا
قرينى از شيطان داشتند، و روز قيامت ايشان را مخاطب به آن مىكند، فرموده:(
لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ
الْيَوْمَ حَدِيدٌ) ...(قالَ قَرِينُهُ رَبَّنا ما أَطْغَيْتُهُ وَ لكِنْ كانَ فِي
ضَلالٍ بَعِيدٍ )[2].
[بيزارى
جستن كافر كور دل از قرين شيطانى خود در قيامت]
(حَتَّى إِذا جاءَنا قالَ يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ
فَبِئْسَ الْقَرِينُ) كلمه حتى غايتى است
براى فعل مستمرى كه آيه قبلى بر آن دلالت داشت، يعنى فعل يعبدونهم . و
معناى جمله يحسبون اين است كه اين قرينان شيطانى مدام ايشان را از راه
خدا باز مىداشتند، و مدام مىپنداشتند كه راه همان است كه ايشان مىپيمايند، تا
آنكه مرگ يكى از ايشان برسد.
و
منظور از اينكه فرمود تا نزد ما بيايد روز قيامت است. و ضمير در
جاء به موصول من يعش بر مىگردد، و چون لفظ موصول مفرد
بود جاء نيز مفرد آمده. و مراد از مشرقين مشرق و مغرب است
كه در آن جانب مشرق غلبه داده شده.
و
معنايش اين است كه: اينان هم چنان بر جلوگيرى از راه خدا ادامه مىدهند و آنان هم
كه از ذكر ما كور صفتى مىكنند هم چنان بر پندار غلطشان- كه گمان مىكنند راه
يافتگانند- ادامه مىدهند تا آنكه مرگ يكى از ايشان برسد و نزد ما آيد، در حالى كه
قرينش
[1] آنهايى كه ديدگانشان در دنيا در پردهاى بود و ذكر ما را
نمىديدند ... بگو آيا مىخواهيد به شما خبر دهيم از كسانى كه در اعمالشان از هر
كس ديگر بىبهرهترند؟ كسانى هستند كه عمرشان را در راه حيات دنيا تباه كردند، و
مىپنداشتند كه كار خوبى مىكنند. سوره كهف، آيه 101- 104.
[2] تو در دنيا از اين نشاه در غفلت بودى، ما پرده غفلت را كنار
زديم، اينك امروز ديدگانت تيزبين و خيره شده است ... قرينش در پاسخ مىگويد:
پروردگارا من او را به طغيان نكشيدم، بلكه او خودش در بيراههاى دور از راه بود.
سوره ق، آيه 22- 27.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 152