نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 140
ترجمه
آيات
و
به ياد آر آن زمان را كه ابراهيم به پدر و قوم خود گفت: من از آنچه مىپرستيد
بيزارم (26).
به
جز آن معبودى كه مرا آفريده كه به زودى هدايتم خواهد كرد (27).
خداى
تعالى اين يكتاپرستى را در نسل او باقى گذاشت، شايد برگردند (28).
بلكه
من اين كفار و پدران ايشان را بهرههاى مادى دادم، تا آنكه دين حق و رسولى روشنگر
به سويشان آمد (29).
و
همين كه با حق روبرو شدند، گفتند: اين نوعى سحر است، و ما بدان كافريم (30).
(كفار
قريش هم) گفتند: چرا اين قرآن به يكى از مردان بزرگ (مكه و طائف) نازل نشد (31).
مگر
اينان مقسم رحمت پروردگار تواند؟ اين ماييم كه معيشت انسانها در زندگى دنيا را
تقسيم مىكنيم، و بعضى را به درجاتى بالاتر از بعض ديگر قرار مىدهيم، تا بعضى بعض
ديگر را رام و مسخر خود كنند، و رحمت پروردگار تو از آنچه جمع مىكنند بهتر است
(32).
و
اگر نه اين بود كه خواستيم مردم در تحت يك نظام قرار گيرند، براى هر كس كه به
رحمان كفر بورزد خانههايى داراى سقفى از نقره قرار مىداديم، و پلههايى كه با آن
بالا روند، و خودنمايى كنند (33).
و
براى خانههايشان درهايى و تختهايى كه بر آن تكيه دهند (34).
و
نيز طلا آلات قرار مىداديم، چون همه اينها تنها بهرههاى زندگى دنيا است، و آخرت
در نزد پروردگارت خاص مردم با تقوى است (35).
و
كسى كه از ياد رحمان خود را به كورى بزند شيطانى برايش مقدر مىكنيم تا همواره
قرينش باشد (36).
و
همين طايفهاند كه همواره از راه حق جلوگيرى مىكنند، و خيال مىكنند راه درست
همان راهى است كه آنان مىروند (37).
تا
آنكه يكى از اينان نزد ما آيد آن وقت، (از در پشيمانى و حسرت به قرين خود مىگويد)
اى كاش بين من و تو فاصلهاى به طول ما بين مشرق و مغرب بود (38).
ولى
آن روز ديگر اين حرفها سودى به حالتان ندارد، چون ستم كرديد، و همه شما در عذاب
شريكيد (39).
آيا
تو اى پيامبر مىتوانى كران را بشنوانى، و يا كوران را هدايت كنى؟ (اگر توانستى آن
وقت
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 140