responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 578

شما عليه خودتان است.

با اين بيان روشن مى‌شود كه چرا جمله‌(هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ) را مقيد كرد به جمله اول مرة و معلوم مى‌شود كه مراد از اين قيد، اولين لحظه‌اى است كه انسانها هستى مى‌پذيرند.

مفسرين در تفسير جمله‌(أَنْطَقَنَا اللَّهُ) و اينكه معناى به زبان آوردن پوست بدن چيست؟ همان اقوالى را كه در تفسير(شَهِدَ عَلَيْهِمْ) داشتند دارند. بعضى‌[1] گفته‌اند: خداوند در آن روز علم و قدرت بر نطق براى آنها خلق مى‌كند، در نتيجه به زبان درمى‌آيند.

بعضى‌[2] ديگر گفته‌اند: در كنار هر عضوى صدايى خلق مى‌كند، شبيه به صداى نطق گويندگان. و مراد از نطق اعضاء آن صداست. بعضى‌[3] ديگر گفته‌اند: مراد از نطق، دلالت ظاهر حال است بر اينكه مثلا فلان گناه را كرده.

و همچنين در تفسير اينكه فرمود:(أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ) وجوهى ذكر كرده‌اند. بعضى‌[4] گفته‌اند: اين عموميت تخصيص خورده به موجودات زنده، و داراى نطق، چون تمامى موجودات و حتى تمامى موجودات زنده، نطق به معناى حقيقى كلمه ندارند، و نظير اين تخصيص در كلام خداى تعالى شايع است، مثل اينكه در باره بادى كه به قوم عاد فرستاد، فرموده‌(تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْ‌ءٍ)- و همه چيز را نابود كرد [5] با اينكه منظور همه انسانها است، نه همه چيزها.

بعضى‌[6] ديگر گفته‌اند: مراد از نطق در جمله‌(أَنْطَقَنَا اللَّهُ) همان معناى حقيقى كلمه است، ولى در جمله‌(أَنْطَقَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ) به معناى دلالت است، و در نتيجه اطلاق جمله باقى مى‌ماند و تخصيصى در كار نمى‌آيد.

اشكالى كه متوجه اين دو تفسير است، اين است كه: تخصيص زدن به آيه، و يا حمل آن بر معناى مجازى (دلالت)، وقتى درست است كه ما اين معنا را مسلم بدانيم كه غير انسان و حيوان و فرشته و جن كه حيات و نطق دارند، بقيه موجودات فاقد علم و نطق‌اند.

ليكن صرف اينكه ما موجودات را اين طور مى‌بينيم دليل نمى‌شود بر اينكه غير از آن چهار طبقه ديگر هيچ موجودى اراده و شعور ندارد، نه در ظاهر، و نه در پس پرده، و نه در باطن ذاتشان، چون ما دسترسى به باطن ذات موجودات نداريم، تا ببينيم آنجا چه خبر است؟ علم و


[1] ( 1 و 2 و 3) مجمع البيان، ج 9، ص 9.

[2] ( 1 و 2 و 3) مجمع البيان، ج 9، ص 9.

[3] ( 1 و 2 و 3) مجمع البيان، ج 9، ص 9.

[4] روح المعانى، ج 24، ص 116.

[5] سوره احقاف، آيه 25.

[6] روح المعانى، ج 24، ص 116.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 578
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست