نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 526
يعنى بعضى
از شما قبلا مىميرد و به اين مراحل از عمر كه گفتيم يعنى مرحله بلوغ اشد، و مرحله
پيرى و ساير مراحل نمىرسد.
(وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى)- و تا برسيد به اجلى كه معين
شده، و اين آخرين مهلتى است كه به آدمى مىدهند و آن اجل حتمى است كه به هيچ وجه
قابل تغيير نيست، و اين اجل معين غايتى است كه شامل تمام مردم مىشود، حال هر كسى
هر چه عمر كرده باشد. و در جاى ديگر از چنين اجلى خبر داده، مىفرمايد:(وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ)[1]، و
به همين جهت ديگر اين جمله را با كلمه ثم عطف نكرد، تا از آن دو غايت
مذكور در سابق متمايز شود.
(وَ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ)- يعنى تا شايد شما حق را با نيروى
تعقل- كه غريزه شما است- درك كنيد. و اين غايت خلقت انسان از نظر حيات معنوى او
است، هم چنان كه رسيدن به اجل مسمى، غايت و نهايت زندگى دنيايى و صورى او است.
(هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَ يُمِيتُ ...) يعنى خداى تعالى كسى است كه
عمل زنده كردن و ميراندن از آن اوست، و با اين عمل، زندگان را از عالمى به عالمى
ديگر منتقل مىكند. و هر يك از اين ميراندن و زنده كردن مبدءى است براى تصرفاتش به
نعمتهايى كه با آن نعمتها بر آن كس كه تدبير امرش را مىكند تفضل نمايد، چون هر
يك از ميراندن و زنده كردن عالمى را به سوى آدمى مىگشايد كه در آن عالم از انواع
نعمتهاى خدايى استفاده مىكند.
(فَإِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ)-
تفسير اين جمله مكرر بيان شد.
بحث
روايتى[2] [ (نقل
و رد رواياتى كه در باره شان نزول آيه:(لَخَلْقُ
السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ)
نقل شده]
در
الدر المنثور است كه: عبد بن حميد و ابن ابى حاتم به سند صحيح از ابى العاليه
روايت كردهاند كه گفت: يهوديان نزد رسول خدا 6 آمده، عرضه داشتند: دجال كه در
آخر الزمان ظهور مىكند از ماست و از خصائصش اين و اين است. و خيلى در باره او غلو
كردند و امر او را بزرگ جلوه دادند و گفتند كه چنين و چنان مىكند.
خداى
تعالى در پاسخ آنان اين آيه را فرستاد:(إِنَّ الَّذِينَ
يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ
إِلَّا كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِيهِ) آن گاه در معنايش گفت: اينها
به آنچه مىگويند
[1] و اجلى كه نزد خدا معين شده است. سوره انعام، آيه 2.
[2] به نظر مىرسد كه اين بحث روايتى مربوط به آيات 55- 60 باشد
كه در الميزان عربى اشتباها در اينجا قرار گرفته و ما به خاطر رعايت امانت از
جابجايى آن صرفنظر كرديم. ناشر.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 526