responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 13

نيست، مگر آنكه ملائكه در آن دخالتى دارند، و يك يا چند فرشته، موكل و مامور آنند، اگر آن حادثه فقط يك جنبه داشته باشد يك فرشته، و اگر چند جنبه داشته باشد چند ملك موكل بر آنند.

و دخالتى كه دارند تنها و تنها اين است كه امر الهى را در مجرايش به جريان اندازند، و آن را در مسيرش قرار دهند، هم چنان كه قرآن در اين باره فرموده:(لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ)[1].

صفت دومى كه از ملائكه در قرآن و حديث آمده اين است كه: در بين ملائكه نافرمانى و عصيان نيست، معلوم مى‌شود ملائكه نفسى مستقل ندارند، و داراى اراده‌اى مستقل نيستند، كه بتوانند غير از آنچه كه خدا اراده كرده اراده كنند، پس ملائكه در هيچ كارى استقلال ندارند، و هيچ دستورى را كه خدا به ايشان تحميل كند تحريف نمى‌كنند، و كم و زيادش نمى‌سازند، هم چنان كه فرمود:(لا يَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ)[2].

صفت سوم اينكه: ملائكه با همه كثرتى كه دارند، داراى مراتب مختلفى از نظر بلندى و پايينى هستند بعضى ما فوق بعضى ديگر، و جمعى نسبت به ما دون خود آمرند، و آن ديگران مامور و مطيع آنان، و آنكه آمر است به امر خدا امر مى‌كند، و حامل امر خدا به سوى مامورين است، و مامورين هم به دستور خدا مطيع آمرند، در نتيجه ملائكه به هيچ وجه از ناحيه خود اختيارى ندارند، هم چنان كه قرآن كريم فرموده:(وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ)[3] و نيز فرموده:(مُطاعٍ ثَمَّ أَمِينٍ)[4] و نيز فرموده:(قالُوا ما ذا قالَ رَبُّكُمْ قالُوا الْحَقَّ)[5].

صفت چهارم اينكه: ملائكه از آن جا كه هر چه مى‌كنند به امر خدا مى‌كنند، هرگز شكست نمى‌خورند، به شهادت اينكه فرموده:(وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ)[6] و از سوى ديگر فرموده:( وَ اللَّهُ غالِبٌ عَلى‌)(أَمْرِهِ )[7] و نيز فرموده:(إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ)[8]

[بيان اينكه وجود ملائكه مادى و جسمانى نيست و توضيحى در مورد تمثل ملائكه به اشكال و تهيات جسمانى و رد اينكه گفته شده ملك جسمى است لطيف ...]

از اين جا روشن مى‌شود ملائكه موجوداتى هستند كه در وجودشان منزه از ماده‌


[1] در سخن از او پيشى نمى‌گيرند، و به امر او عمل مى‌كنند. سوره انبياء، آيه 27.

[2] خدا را در آنچه امرشان كند نافرمانى نمى‌كنند. سوره تحريم، آيه 6.

[3] هيچ يك از ما نيست مگر آنكه مقامى معلوم دارد. سوره صافات، آيه 164.

[4] فرمانده فرشتگان و امين وحى است. سوره تكوير، آيه 21.

[5] پرسيدند: پروردگارتان چه گفت؟ گفتند: حق گفت. سوره سبأ، آيه 23.

[6] خدا هرگز چنين نبوده كه چيزى در آسمانها و زمين او را عاجز كند. سوره فاطر، آيه 44.

[7] خدا بر امر خود مسلط است. سوره يوسف، آيه 21.

[8] خدا كار خود را به انجام خواهد رسانيد. سوره طلاق، آيه 3.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 13
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست