responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 531

اين امانت سنگين‌تر بود.

چهارم‌[1] اينكه كلام در آيه شريفه جارى مجراى فرض باشد، و معناى آيه اين باشد كه: اگر ما فرض كنيم آسمانها و زمين و كوه‌ها فهم و شعور داشته باشند، آن گاه امانت خود را به آنها عرضه بداريم، هر آينه از تحمل آن امتناع خواهند ورزيد، و از اقدام به اينكار خواهند ترسيد، و ليكن انسان به علت ظلوم و جهول بودن آن را تحمل كرد.

و ليكن اگر بار ديگر به توجيهى كه ما براى آيه كرديم، مراجعه كنيم، خواهيم ديد كه هيچ يك از اين وجوه خالى از جهات ضعف نيست، پس غفلت مورز.

بحث روايتى [روايات و اقوالى در باره مقصود از اذيت بنى اسرائيل به موسى 7 در ذيل آيه:(لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى‌ ...)]

در كافى به سند خود از محمد بن سالم، از ابى جعفر (ع) روايت كرده، كه در حديثى فرمود: خدا هيچ مؤمنى را لعنت نمى‌كند، چون خودش فرموده:(إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكافِرِينَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِيراً خالِدِينَ فِيها أَبَداً لا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً)[2].

و در تفسير قمى به سند خود از ابى بصير، از امام صادق (ع) روايت كرده، كه فرمود: بنى اسرائيل مى‌گفتند: آنچه مردان دارند موسى ندارد، و اين تهمت از اين نظر بهتر در دلها مى‌نشست، كه موسى همواره بدن خود را در محلى مى‌شست كه احدى او را نبيند، اين بود تا آنكه روزى موسى كنار نهرى جامه خود را كند، و روى سنگى گذاشت، و مشغول شستشو شد خداوند سنگ را فرمود: تا از موسى دور شود، و موسى مجبور شود به تعقيب آن برود و در نتيجه بنى اسرائيل همه عورت او را ببينند، و بدانند كه آن سخن تهمت است، و همين طور هم شد، و فهميدند آنچه مى‌گفتند تهمت بوده، پس اين آيه در اين باره است كه مى‌فرمايد:(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسى‌ ...)[3].

و در مجمع البيان آمده كه مفسرين در تفسير اين آيه و اينكه منظور از اذيت بنى اسرائيل چيست؟ اقوالى گفته‌اند:

اول اينكه موسى و هارون به بالاى كوه رفته بودند، و در همانجا هارون مرد،


[1] مجمع البيان، ج 8، ص 374.

[2] اصول كافى، ج 2، ص 31، س 18.

[3] تفسير قمى، ج 2، ص 197.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 531
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست