نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 194
خبرى در
بارهاش هست، و آن خبر را بعدا خواهيم گفت.
آن
وقت جمله(وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ
الْعَنْكَبُوتِ) بيان آن خبر، و صفت آن بيت است، و اگر
نفرمود و ان اوهن البيوت لبيتها- سستترين خانهها خانه اوست براى اين
است كه خواست جمله مذكور را به عنوان يك مثل رايج به كار برده باشد، و مثل را كسى
تغيير نمىدهد.
و
معناى آيه اين است كه: اتخاذ مشركين اوليايى به غير از خدا، مثل اتخاذ عنكبوت است
خانهاى را، خانهاى كه سستترين خانهها است، چون هيچ يك از آثار خانه به جز اسم
بر آن صادق نيست، زيرا خانه را براى اين مىسازند كه صاحبش را از سرما و گرما حفظ
كند، و چيزى كه اين خواص را ندارد و صاحبش را از هيچ مكروهى حفظ نمىكند خانه
نيست.
اوليايى
هم كه مشركين براى خود گرفتهاند تنها از ولايت، اسمى دارند، براى اينكه نه نفعى
مىرسانند و نه ضررى، نه مالك مرگى هستند و نه حياتى، و نه نشورى.
مورد
مثل، همان مساله اتخاذ آلهه است، پس اگر در آيه مورد بحث به جاى كلمه آلهه اولياء
را آورد، براى اين است كه بفهماند كه اصولا داعى مشركين در پرستش خدايان مساله
ولايت است، زيرا مشركين مىپنداشتند كه بتها در كار آنان ولايت دارند، و امور
آنان را تدبير مىكنند، خير را به سوى آنان جلب نموده و شر را از ايشان دور
مىسازند، و در باره آنان شفاعت مىكنند.
در
آيه مورد بحث علاوه بر نكتهاى كه گذشت، نكته ديگرى هست، و آن اين است كه: با
اطلاقى كه دارد تمامى اقسام شرك را شامل مىشود، و روى سخنش با تمامى كسانى خواهد
بود كه حتى در يك امرى از امور خود به غير از خدا وليى بگيرند و به آن تكيه كنند،
و آن را مستقل در اثر خود بدانند، البته آن اثرى كه از وى توقعش را دارد، هر چند
كه آن ولى بت نباشد.
بلكه
آيه شريفه شامل ولايت كسى نمىشود كه برگشت ولايتش به ولايت خدا باشد، مانند ولايت
رسول، و امام و مؤمنين، چون اگر كسى رسول و يا امام و يا مؤمنى را ولى خود بداند،
در حقيقت خدا را ولى خود خوانده، براى اينكه ولايت آنان در طول ولايت خدا است، و
خود خدا ايشان را ولايت داده، و آيه(وَ ما يُؤْمِنُ
أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُمْ مُشْرِكُونَ)[1]
اين اطلاق را تاييد مىكند.
[1] بيشترشان به خدا ايمان نمىآورند مگر با شرك. سوره يوسف، آيه
106.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 194