responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 81

[بيان اينكه مالكيت اعم از ربوبيت است و جمله: لمن السماوات السبع و(مَنْ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ) هر دو سؤال از مالك نيست، و اشاره به اختلاف عقائد بت پرستان در باره اللَّه، ارباب و آلهه‌]

ليكن اين حرف صحيح نيست، زيرا آنچه از نظر لغت ثابت شده اين است كه رب هر چيزى به معناى مالكى است كه مدبر امر مملوك خود باشد و در آن تصرف كند در نتيجه معناى ربوبيت خصوصى‌تر از معناى مالكيت است و معناى مالك عمومى‌تر از معناى رب است. و اگر كلمه رب با كلمه مالك مترادف باشد جواب به سؤال در دو آيه سابق نمى‌خورد، چون معناى اينكه سؤال كند: زمين و هر كه در آن است از كيست بنا بر قول به ترادف اين مى‌شود كه رب زمين و هر كه در آن است كيست و اين سؤال از مشركين بى‌جا است، براى اينكه در جواب مى‌گويند ما رب زمين و موجودات زمين را آلهه مى‌دانيم، آن وقت پاسخ به زودى خواهند گفت خدا درست در نمى‌آيد، چون پاسخ مشركين اين نيست، و مشركين ملزم به اين جواب نيستند. به خلاف اينكه از مالك زمين و هر كه در آن است پرسش شود كه مشركين در جواب ناگزيرند بگويند خدا است، چون آنها نيز مالك و پديد آورنده زمين و زمينيان را خدا مى‌دانند، و لذا در پاسخ مجبورند قبول كنند كه مالك خدا است.

و بنا بر اين فرض كه گفتيم معناى رب اخص از مالك، و مالك اعم از آن مى‌باشد، ممكن است كسى توهم كند كه عين اشكال مذكور، در آيه مورد بحث نيز وارد است، براى اينكه در آيه مورد بحث مى‌پرسد رب آسمانهاى هفتگانه و زمين عظيم كيست؟ تا آنجا كه جواب را حكايت نموده و مى‌فرمايد به زودى خواهند گفت از آن خدا است و بيشتر بت‌پرستان از صابئى‌ها و غير ايشان معتقدند به اينكه آسمانها و زمين و آنچه در آنها- از آفتاب و ماه و ساير موجودات- هست همه براى خود اله و ربى جداگانه دارند، پس اگر در پاسخ از سؤال مذكور بخواهند جواب بدهند هرگز نمى‌گويند براى خدا است بلكه مى‌گويند ربوبيت آسمانها و زمين از آن الهه ما است نه از آن خدا پس پاسخ (سَيَقُولُونَ لِلَّهِ ) درست نيست، زيرا آنها ملزم و مجبور نيستند اين طور پاسخ دهند تا حجت عليه آنها تمام شود.

و براى اينكه كسى چنين توهمى نكند و اشكال را به كلى از ريشه برطرف سازيم مى‌گوييم: بحث عميق و تفكر دقيق در معتقدات وثنى‌ها اين معنا را مى‌رساند كه آنها اساس معتقدات خود را بر پايه‌هاى منظمى كه همه آن را قبول داشته باشند ننهاده‌اند، مثلا امثال صابئين و برهمائيها و بودائيان امور عالم را به چند نوع تقسيم مى‌كردند، و براى امور هر يك از آسمانها و زمين و انواع حيوانات و نباتات و دريا و خشكى، اله و معبودى معتقد بودند، و به جاى خدا آن را مى‌پرستيدند و آن اله را شفيع و مقرب درگاه خدا دانسته، آن گاه مجسمه‌اى به نام بت براى آن مى‌تراشيدند، مجسمه‌اى كه خصوصيات آن اله را بنا به اعتقادشان واجد باشد.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 81
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست