responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 6

(وَ خَشَعَتِ الْأَصْواتُ لِلرَّحْمنِ)[1] كه خشوع را به صوت نسبت داده.

و خشوع به اين معنا جامع همه آن معانيى است كه در تفسير اين كلمه و اين آيه گفته شده چون در معناى آن گفته‌اند[2]: خشوع به معناى ترس، و بى حركت شدن اعضا از ترس است و يا گفته‌اند[3] چشم فرو بستن و خفض جناح و تواضع است. و يا گفته‌اند[4] سر به زير انداختن است، يا گفته‌اند[5] خشوع آن است كه به اين سو و آن سو ننگرى، و يا آن است كه مقام طرف را بزرگ بدارى و همه اهتمام خود را در بزرگداشت او جمع و جور كنى. يا گفته‌اند:[6] خشوع عبارت از تذلل است. و يا معانى ديگر كه همه اينها در آن معنايى كه ما براى اين كلمه كرديم جمع است.

اين آيه تا آخر آيه نهم اوصاف مؤمنين را مى‌شمارد، اوصاف ايمانى كه زنده و فعال باشد، و آثار خود را داشته باشد، تا غرض مطلوب از آن حاصل شود. و آن اثر، فلاح و رستگارى است كه دارنده چنين ايمانى نماز را بپا مى‌دارد، چون نماز عبارت است از توجه كسى كه جز فقر و ذلت ندارد به درگاه عظمت و كبريايى و منبع عزت و بهاى الهى. و لازمه چنين توجهى اين است كه: نمازگزار متوجه به چنين مقامى، مستغرق در ذلت و خوارى گشته و دلش را از هر چيزى كه او را از قصد و هدفش باز مى‌دارد بر كند. پس اگر ايمان نمازگزار ايمانى صادق باشد در هنگام توجه به ربش هم او را يكى مى‌كند، آن هم معبود اوست و اشتغالش به عبادت، او را از هر كار ديگرى باز مى‌دارد.

آرى، شخص فقيرى كه فقرش نه تنها از جهت درهم و دينار است، بلكه سراپاى ذاتش را گرفته وقتى در برابر غنيى قرار مى‌گيرد كه غنايش را به هيچ مقياس نمى‌توان اندازه گرفت، چه مى‌كند؟ و ذليل وقتى متوجه عزت مطلقه مى‌گردد، عزتى كه آميخته با ذلت و خوارى نيست، چه حالتى از خود نشان مى‌دهد؟.

و اين همان معنايى است كه كتاب كافى و ديگران آورده‌اند كه رسول خدا 6 در گفتگويش با حارثة بن نعمان فرمود: براى هر حقى حقيقتى، و براى هر صواب نورى است ...[7].


[1] سوره طه، آيه 108.

[2] ( 2 و 3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 18، ص 3.

[3] ( 2 و 3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 18، ص 3.

[4] ( 2 و 3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 18، ص 3.

[5] ( 2 و 3 و 4 و 5) روح المعانى، ج 18، ص 3.

[6] مجمع البيان، ج 7، ص 99.

[7] اصول كافى، ج 2، ص 54، ح 3.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 6
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست