responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 576

است و از آنهم كه بگذريم اصلا سياق آن را نمى‌پذيرد.

بعضى‌[1] ديگر گفته‌اند: جمله‌(خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ) اصلا ربطى بما قبل ندارد، و جمله‌اى است استينافى، در حكم جواب از سؤالى مقدر، گويا كسى پرسيده: بعد از آن همه حوادث عجيب چه مى‌شود؟ در پاسخ فرموده: خدا به عمل هر عاملى خبير و مطلع است، آنان را بر طبق عمل‌هايشان پاداش و كيفر مى‌دهد و آن گاه همين اجمال را در جمله و (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها) تا آخر دو آيه تفصيل مى‌دهد.

البته در اين ميان وجه ديگرى نيز هست كه با دقت در سياق آيات قبلى فهميده مى‌شود، توضيح اينكه: خداى سبحان نخست به رسول گرامى‌اش دستور داد بر خدا توكل كند و امر مشركين و بنى اسرائيل را به او واگذارد، براى اينكه او تنها قدرت آن دارد كه مؤمنين به آياتش و تسليم شدگان در برابر حق را هدايت كند و اما مشركين به خاطر انكار و لجبازيشان، و يهوديان به خاطر اختلافشان مردگانى شده‌اند كه گوششان از شنيدن حق كر شده و چشمشان از ديدن آن كور، ديگر نمى‌شنوند و به سوى حق راه نمى‌يابند و با نظر در آيات آسمان و زمين اعتبار نمى‌گيرند و همه را اينها به اختيار خود مى‌كنند، نه اينكه ما قدرت ديدن و شنيدن را از آنها گرفته باشيم.

در مرحله دوم آينده آنان را كه با اين حال مى‌ميرند، يعنى هيچ معجزه و آيتى در آنها اثر نمى‌گذارد، بيان مى‌كند و مى‌فرمايد به زودى جنبنده‌اى از زمين بيرون مى‌شود و با ايشان صحبت مى‌كند، كه چون معجزه‌اى است خارق العاده و بسيار عجيب، ناگزيرشان مى‌كند از اينكه حق را قبول كنند و ديگر اينكه از هر امتى فوجى از تكذيب كنندگان را محشور مى‌كند و حجت را بر آنان تمام مى‌سازد و بالأخره او داناى به افعال ايشان است و به زودى هر كه حسنه يا سيئه‌اى كرده باشد، پاداش يا كيفرش مى‌دهد و اين پاداش در روزى است كه در صور دميده شود، پس همه به فزع درآيند و با خوارى و ذلت نزد خدا آيند.

دقت در اين دو فراز، اين را به دست مى‌دهد كه ملايمتر با سياق اين است كه ما كلمه‌(يَوْمَ يُنْفَخُ) را ظرف بگيريم براى جمله‌(إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ)، و كلمه تفعلون را هم با يا بخوانيم و تفعلون نخوانيم، هر چند كه در قرائت متعارف با تاى خطاب آمده.

و آن وقت معنا چنين مى‌شود: خدا به آنچه اهل آسمانها و زمين مى‌كنند در روزى كه در صور دميده مى‌شود، و همه با خوارى نزدش مى‌آيند، دانا و با خبر است، هر كس حسنه‌


[1] روح المعانى، ج 20، ص 36.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 576
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست