نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 568
خارج شود، در اين هنگام وقت آن مىرسد كه آن
آيت خارق العاده كه وعده داده بوديم نشانشان دهيم، و حق را برايشان آن چنان بيان
مىكنيم كه ديگر جز اعتراف به حق چارهاى برايشان نماند، پس در آن هنگام آن آيت را
كه دابه و جنبندهاى است از زمين بيرون مىآوريم، تا با ايشان صحبت كند.
اين آن معنايى است كه با كمك سياق و به هدايت تدبر در آيه به دست
مىآيد.
ولى مفسرين در معناى آن حرفهاى عجيب و غريبى زدهاند و در معناى
مفردات آيه و جملههاى آن دقتهاى زياده از حد كردهاند، و همچنين در آنچه از آيه
فهميده مىشود و در حقيقت اين جنبنده، و صفات آن و معناى سخن گفتنش و كيفيت خروج
آن، و زمان خروجش و اينكه چند مرتبه از زمين بيرون مىآيد و در چه مكانى بيرون
مىشود، اقوال بسيارى گفتهاند، كه به هيچ يك آنها نمىتوان اعتماد كرد، مگر به
زور و به همين جهت از نقل آنها و بحث در پيرامونش صرف نظر كرديم، اگر كسى بخواهد
بدانها اطلاع يابد بايد به تفاسير مطول مراجعه كند.
[مراد از آيات و حشر فوجى از هر امت در آيه:(وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ
يُكَذِّبُ بِآياتِنا ...)]
(وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ
يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ)
كلمه فوج - بطورى كه راغب گفته- به معناى جماعتى است كه به سرعت عبور
كنند[1] و
كلمه يوزعون ، مضارع از ايزاع است كه به معناى نگاه داشتن و جلوگيرى از
حركت آنان است، به طورى كه اول جمعيت با آخرش يك جا گرد آيند.
كلمه يوم در(وَ يَوْمَ
نَحْشُرُ) منصوب است تا ظرف باشد براى فعلى مقدر و تقدير كلام و اذكر
يوم نحشر- بياد آر روزى كه محشور مىكنيم است و مراد از حشر ،
جمع كردن بعد از مرگ است، چون محشورين عبارتند از فوجى از هر امت، و تمامى امتهاى
زنده هيچ وقت در زمان واحد جمع نمىشوند. و كلمه من در جمله(مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ)
براى تبعيض است و در جمله(مِمَّنْ
يُكَذِّبُ)، هم ممكن است براى بيان باشد و هم براى تبعيض.
و مراد از آيات در جمله(يُكَذِّبُ
بِآياتِنا) مطلق آياتى است كه بر مبدأ و معاد دلالت مىكند، كه از آن جملهاند
انبياء و امامان و كتب آسمانى، نه اينكه مراد از آيات، قيامت و حوادث واقعه در آن
و هنگام قيام آن باشد و نه آيات قرآنى به تنهايى، براى اينكه حشر، منحصر در امت
اسلامى نيست، بلكه از امتهاى مختلف، از هر امتى فوجى محشور مىشوند.
و از عجايب، اصرارى است كه بعضى[2]
از مفسرين كردهاند بر اينكه: اين كلام