نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 54
رساندهايم به خطا رفتهاند، و مال و اولاد
خيرات نيست بلكه استدراج و املاء است. خيراتى كه در آن سرعت مىشود آن است كه
مؤمنين به خدا و رسول و روز جزا دارند، و آن اعمال صالح ايشان است.
[شرح صفات مؤمنين]
آن گاه خداى سبحان صفات مؤمنين را شرح داده و مىفرمايد:
آنهايى هستند كه از خشيت پروردگارشان مشفقند . و اشفاق به گفته
راغب به معناى عنايت آميخته با ترس است، چون شخص مشفق هم مشفق عليه خود را دوست
مىدارد و هم بيمناك خطرى است كه برايش پيش مىآيد و در قرآن كريم هم آمده است كه:( وَ هُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ)- ايشان از قيامت مشفقند . راغب اضافه مىكند كه: اين ماده اگر
با حرف من متعدى شود (هم چنان كه در آيه قبلى اين طور بود) معناى خوف
در آن بيشتر و ظاهرتر مىشود، و چون با حرف فى متعدى شود معناى عنايت
در آن ظاهرتر مىگردد، از قرآن كريم براى هر دو مثال آورده، يكى آيه(إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنا مُشْفِقِينَ) است كه اشفاق در آن با فى متعدى شده، و آيه ديگر:
مشفقون منها است كه با حرف من متعدى شده است[1].
اين آيه مؤمنين را توصيف مىفرمايد به اينكه خداى سبحان را
رب خود گرفتهاند.
ربى كه مالك و مدبر امر ايشان است و لازمهاش آن است كه نجات و
هلاكتشان دائر مدار رضا و سخط او باشد، در نتيجه مؤمنين، هم از او خشيت دارند و هم
دوستش مىدارند، چون نجات و سعادتشان به دست او است، و نجات و سعادت خود را
مىخواهند. و همين معنا ايشان را واداشته كه به آيات او ايمان آورده، او را پرستش
كنند. از مطالب گذشته كه در معناى آيه گفته شد اين معنا به دست آمد كه: جمع ميان
خشيت و اشفاق تكرار نيست.
آن گاه فرموده:(وَ الَّذِينَ
هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ) كه منظور از آيات،
هر چيزى است كه بشر را به سوى خداى تعالى رهنمون شود كه يكى از آنها رسولان خدايند
كه حامل رسالت اويند. يكى ديگر كتاب و شريعت ايشان است كه نبوتشان را تاييد
مىكند. و مؤمنين كسانى هستند كه به اينها ايمان مىآورند، چون از خدا خشيت دارند،
و همان خشيت وادارشان مىكند كه در مقام تحصيل رضاى او برآيند، و دعوت او را
بپذيرند، و امر او را اطاعت بكنند، همان او امرى كه از طريق وحى و رسالت به ايشان
مىرسد.
آن گاه فرموده:(وَ الَّذِينَ
هُمْ بِرَبِّهِمْ لا يُشْرِكُونَ) و ايمان به آيات خدا
هم در ايشان اثرى دارد و آن اين است كه وادارشان مىكند شركاء را از او نفى كنند و
كسى را جز او نپرستند،