نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 517
معنايش اين است كه: من به آوردن آن نيرومند
و امينم، نيرومند بر آنم و حمل آن خستهام نمىكند، امين بر آنم و در آوردنش به تو
خيانت نمىكنم.
(قالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ) در اين جمله، مقابلهاى با جمله قبل به كار رفته و اين مقابله دلالت
مىكند بر اينكه صاحب علم كتاب، از جن نبوده، بلكه از انس بوده است، رواياتى هم كه
از ائمه اهل بيت در اين باره رسيده آن را تاييد مىكند و نام او را آصف بن برخيا
وزير سليمان و وصى او معرفى كرده است، بعضى[1]
هم گفتهاند: او خضر بوده. و بعضى[2] گفتهاند:
مردى بوده كه اسم اعظم داشته- آن اسمى كه وقتى خدا با آن خوانده شود اجابت مىكند-
بعضى[3] ديگر گفتهاند:
جبرئيل بوده. بعضى[4] ديگر او
را خود سليمان دانستهاند و اين وجوهى است كه بر هيچ يك از آنها دليلى نيست.
هر چه باشد و آن شخص هر كه بوده باشد از اينكه آيه مورد بحث را بدون
عطف بر ما قبل آورد و آن را از ما قبل جدا ساخت، براى اين بود كه در باره اين عالم
كه تخت ملكه سبأ را حاضر ساخت، آن هم در زمانى كمتر از زمان فاصله ميان نگاه كردن،
اعتناى بيشترى اعمال دارد و همچنين به علم او اعتناء ورزيد، زيرا كلمه
علم را نكره آورده، فرمود: علمى از كتاب، يعنى علمى كه با الفاظ نمىتوان
معرفيش كرد.
و مراد از كتابى كه اين قدرت خارق العاده پارهاى از آن بود، يا جنس
كتابهاى آسمانى است و يا لوح محفوظ و علمى كه اين عالم از آن كتاب گرفته علمى بوده
كه راه رسيدن او را به اين هدف آسان مىساخته است مفسرين در اينكه اين علم چه
بوده، اختلاف كردهاند، بعضى[5] گفتهاند:
اسم اعظم بوده. بعضى[6] ديگر
گفتهاند: آن اسم اعظم عبارت است از حى قيوم. بعضى[7]
ديگر گفتهاند: آن ذو الجلال و الاكرام بوده. بعضى[8]
ديگر گفتهاند: اللَّه الرحمن بوده. بعضى[9]
آن را به زبان عبرانى آهيا شراهيا دانستهاند و بعضى[10] گفتهاند: آن عالم چنين دعا
كرد: يا الهنا و اله كل شىء الها واحدا لا اله الا انت، ايتنى بعرشها- اى
معبود ما و معبود هر چيز كه معبودى واحد هستى و جز تو معبودى نيست، تخت او را
برايم بياور و سخنانى ديگر از اين قبيل. و ما در جلد هشتم اين كتاب- در بحثى
كه پيرامون اسماء حسنا داشتيم- گفتيم كه: محال است اسم اعظمى كه در هر چيز تصرف
دارد،