responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 469

ممكن هم هست مراد از آن كثرت از حيث تنزل باشد، كه در اين صورت معنايش اين مى‌شود كه اكثر اخبار شيطانها دروغ است.

و خلاصه حجتى كه آيات سه‌گانه اقامه كرده اين است كه: شيطانها از آنجا كه جبلت و طبيعتشان شرارت است، نازل نمى‌شوند مگر بر هر كسى كه كذاب و فاجر باشد و خودشان هم بيشتر در آنچه خبر مى‌آورند كاذبند.

و بر عكس، رسول خدا 6 نه افاك است و نه اثيم و نه آنچه به او وحى مى‌شود دروغ است و نه پراكنده، پس او از آن كسان نيست كه شيطانها بر آنان نازل مى‌شوند و نه آن كسى كه بر او نازل مى‌شود شيطان است و نه آن قرآنى كه بر او نازل مى‌شود از القاء شيطانها است.

[جواب به تهمت ديگرى كه مشركان بر پيامبر 6 مى‌زدند و او را شاعر و كلام وحى را شعر مى‌خواندند]

( وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ‌) ...(يَفْعَلُونَ ) اين آيه پاسخ از تهمتى است كه مشركين به رسول خدا 6 مى‌زدند و او را شاعر مى‌خواندند و اين جواب از تهمت دوم ايشانست و اولى آن، اين بود كه مى‌گفتند او شيطانى دارد كه قرآن را به وى وحى مى‌كند.

و اين دو تهمت از تهمت‌هايى بود كه در مكه و قبل از هجرت همواره آنها را تكرار مى‌كردند و به اين وسيله مردم را از دعوت حقه او دور مى‌كردند و همين خود مؤيدى است براى اينكه بگوييم: اين آيات در مكه نازل شده، بر خلاف كسانى كه گفته‌اند: در مدينه نازل شده است.

علاوه بر اين، اين آيات مشتمل است بر آيه‌اى كه سوره با آن ختم مى‌شود و آن آيه‌(وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ) است و معنا ندارد سوره‌اى كه از قديم‌ترين سوره‌هاى مكى است هم چنان ناتمام بماند و سالها بگذرد، بعد در مدينه تكميل شود. و اما اينكه در آيات مورد بحث، شعراى با ايمان را از مذمت شعرا مستثنا دانسته، هيچ دلالتى ندارد بر اينكه اين شعراى با ايمان، مؤمنين بعد از هجرتند.

به هر حال كلمه غاوون جمع اسم فاعل است و مفرد آن غاوى و مصدرش غى است و غى معنايى دارد كه خلاف معناى رشد است و رشد به معناى اصابه به واقع است و رشيد كسى را گويند كه اهتمام نمى‌ورزد مگر به آنچه كه حق و واقع باشد و در نتيجه غوى كسى است كه راه باطل را برود و از راه حق منحرف باشد و اين غوايت از مختصات صناعت شعر است، كه اساسش بر تخيل و تصوير غير حق و غير واقع است به صورت حق و واقع. و به همين جهت كسى به شعر و شاعرى اهتمام مى‌ورزد كه غوى باشد و با تزيينات خيالى و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 469
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست