نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 455
گويند كه به غير عرب منسوب باشد و اعجم كسى
را گويند كه در زبانش لكنتى باشد، حال چه عرب باشد و چه غير عرب و از اين باب، عرب
الكن را اعجم مىگويند، كه او نيز مانند يك فرد غير عرب خوب نمىتواند عربى سخن
گويد و از همين باب است كه بهائم را نيز عجماء (زبان بسته) مىنامند و شخص منسوب
به بهائم را نيز اعجمى مىخوانند، هم چنان كه در قرآن كريم آمده:(وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ)
البته چند ياء از آن حذف شده زيرا اصلش اعجميين بوده[1].
و مقتضاى گفتار او به طورى كه ملاحظه مىكنيد اين است كه اصل اعجمين-
همانطور كه گفتيم- اعجميين بوده و ياء نسبت از آن حذف شده است. بعضى[2] ديگر از علماء نيز به اين معنا
تصريح كردهاند. و بعضى[3] از ايشان
در توجيه آن گفتهاند: چون كلمه اعجم مؤنثش عجماء مىشود، و به طور
كلى وزن افعل و فعلاء جمع سالم ندارد، ليكن نحوىهاى كوفه جايز
دانستهاند كه به جمع سالم جمع بسته شود و ظاهر كلمه اعجمين نيز مؤيد
گفته آنان است، پس ديگر اجبارى نيست بگوييم چيزى از آن حذف شده است.
به هر حال ظاهر سياق مىرساند كه اين دو آيه متصل به جمله(بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ)
است، پس در حقيقت اين دو آيه مىخواهند همان جمله را تعليل كنند، در نتيجه معنا
چنين مىشود: ما آن را به زبان عربى آشكار و واضح الدلاله نازل كرديم، تا بدان
ايمان آورند و ديگر تعلل نورزند، به اينكه ما آن را نمىفهميم و اگر ما آن را به
بعضى از افراد غير عرب نازل مىكرديم، اين بهانه برايشان باقى مىماند و آن را رد
نموده به بهانه اينكه نمىفهميم چه مقصودى دارد، ايمان نمىآوردند.
[توضيح مراد از اينكه فرمود اگر قرآن را بر برخى از اعجمين نازل
مىكرديم و بر آنها مىخواند بدان ايمان نمىآوردند]
پس مراد از نزول آن بر بعضى افراد عجمى نزولش به زبان غير عربى است و
اين دو آيه و آيه بعدى آن معنايى را مىرساند كه آيه(وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِيًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آياتُهُ ءَ
أَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدىً وَ شِفاءٌ وَ
الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ فِي آذانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى)[4] در مقام افاده آن است.
[4] و اگر آن را قرآنى غير عربى مىكرديم، حتما مىگفتند: چرا
آياتش روشن نيست؟ آيا براى ما اعراب، كلامى عجمى نازل مىشود؟ بگو آن براى كسانى
كه ايمان آوردند هدايت و شفاء است، و كسانى كه ايمان نمىآورند در گوشهايشان
سنگينى و كرى است و هم بر ديدگانشان كورى است. سوره حم سجده، آيه 44.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 455