نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 429
و معناى آيه اين است كه شما در اين
نعمتهايى كه در سرزمينتان احاطهتان كرده مطلق العنان رها نمىشويد و چنين نيست
كه از آنچه مىكنيد بازخواست نگرديد و از هر مؤاخذه الهى ايمن باشيد.
(فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ وَ زُرُوعٍ وَ نَخْلٍ طَلْعُها
هَضِيمٌ) اين جمله همان بيان تفصيلى است كه گفتيم براى جمله فى ما
هاهنا ذكر مىكند و اگر بعد از ذكر جنات، نخل را كه باز يكى از مصاديق جنات
است ذكر فرمود، به خاطر اهتمامى است كه عرب به اين درخت دارد و كلمه
طلع در نخل به منزله گرد گل در ساير درختان است و كلمه هضيم - به
طورى كه گفتهاند[1]- به معناى
درختان تو در هم و سر بهم كشيده است.
(وَ تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ) راغب در مفردات گفته: كلمه فره به فتحه فاء و كسره راء-
صفت مشبهه و به معناى شهوتپرست است و آيه(وَ
تَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُيُوتاً فارِهِينَ)
يعنى حاذقين (استادانه). و بعضى ديگر گفتهاند: فارهين يعنى شهوتپرستان[2].
و بنا به نظريه او اين آيه شريفه در مقام بيان نعمت خواهد بود و بنا
به آن معناى ديگر در مقام انكار شهوت رانى و طغيان و سرمستى و عياشى آنان است. و
به هر حال چه به آن معنا و چه به اين معنا آيه شريفه در سياق استفهام است.
(فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ) اين جمله تفريع بر انكار قبلى است، كه گفتيم در معناى نفى است.
[نهى نمودن صالح 7 قوم ثمود را از اطاعت امر مسرفان كه
فساد مىكنند و اصلاح نمىكنند]
(وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ الَّذِينَ
يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ)
ظاهرا مراد از امر مسرفان امر در مقابل نهى است، به قرينه اينكه از
اطاعت آن نهى فرموده، هر چند بعضى از مفسرين احتمال دادهاند كه به معناى شان
باشد. بنا بر اين مراد از اطاعت امر آنان تقليد عاميانه و پيروى كوركورانه ايشان،
در اعمال و روش زندگى است، آن روشى كه آنان سلوكش را دوست مىدارند.
و مراد از مسرفين چه اينكه كلمه آمر به آن معنا باشد و چه به اين
معنا، اشراف و بزرگانى هستند كه ديگران آنان را پيروى مىكنند خطابى هم كه در آيه
است (اطاعت مكنيد) به عموم تابعين ايشان است كه آنها هستند كه صالح (ع) اميد داشت
از