نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 388
جداى از هم نگاه داشتيم، تا موسى و همراهانش
از آن گذشتند(ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ)
و سپس فرعون و قومش را كه در وسط دو قطعه آب، قرار گرفته بودند با وصل كردن آبها
به يكديگر غرق نموديم.
(إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ
مُؤْمِنِينَ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ) از ظاهر سياق آيه و همچنين سياق داستانهاى آينده بر مىآيد كه مورد
اشاره در ذلك مجموع جزئياتى است كه قرآن كريم از داستان موسى (ع) از
ابتداى بعثتش و دعوت فرعون و فرعونيان و نجات دادن بنى اسرائيل و غرق فرعون و
لشكرش نقل كرده كه در همه اينها آيت و حجتى است كه بر توحيد خداى تعالى و
يگانگىاش در ربوبيت و صدق رسالت موسى، دلالت مىكند و هر كس كه در اين آيت تفكر
كند به اين نتايج مىرسد.
(وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ)- يعنى: ولى بيشتر اينان كه داستانشان را آورديم ايمان آور نبودند،
با اينكه آيت ما واضح الدلاله بود.
بنا بر اين، اينكه بعد از ذكر هر يك از داستانهايى كه در اين سوره
آورده مىفرمايد:
(وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ) در حقيقت به منزله نتيجه گيرى و تطبيق شاهد بر مطلبى است كه برايش
شاهد آورده، گويا بعد از هر يك از داستانها كه ايراد كرده فرموده است: اين بود
داستان اين قوم كه آيت خداى تعالى را متضمن بود، ولى بيشتر آن قوم ايمان آور
نبودند، هم چنان كه بيشتر قوم تو اى محمد 6 ايمان آور نيستند، پس ديگر اين قدر
اندوهناك مباش و غم ايشان را مخور، زيرا بشر تا بوده اينچنين بوده است، هر امتى كه
ما رسولى برايش فرستاديم تا به سوى توحيد ربوبيت دعوتشان كند، چنين بودهاند كه
بيشترشان ايمان نمىآوردند.
بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند: ضمير در اكثرهم به قوم رسول خدا 6 و مردم معاصرش بر
مىگردد، و معناى آيه اين است كه در اين داستان كه ما از موسى (ع) و قومش نقل
كرديم آيتى است روشن، و ليكن بيشتر قوم تو ايمان آور بدان نيستند. ولى اين تفسير
خالى از بعد نيست و به نظر مىرسد كه از معناى آيه دور باشد .
و جمله (وَ إِنَّ رَبَّكَ
لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ) تفسيرش در اول سوره گذشت.