نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 358
و آن را به بنى اسرائيل داديم (59).
پس هنگام آفتاب از پى آنها شدند (60).
و چون دو جماعت يكديگر را بديدند، ياران موسى گفتند: اى واى! ما را
گرفتند (61).
(موسى) گفت: هرگز! پروردگار من با من است و رهبريم خواهد كرد (62).
به موسى وحى كرديم كه عصاى خويش را به دريا بزن، پس بشكافت و هر بخشى
چون كوهى بزرگ بود (63).
ديگران را بدانجا نزديك كرديم (64).
و موسى را با همراهانش جملگى نجات داديم (65).
سپس ديگران را غرق كرديم (66).
كه در اين عبرتى است ولى بيشترشان ايمان آور نبودند (67).
و پروردگارت نيرومند و فرزانه است (68).
بيان آيات [غرض اين آيات: مقايسه قوم خاتم الانبياء 6 با قوم موسى و هارون، ابراهيم، نوح و ...]
در اين آيات به داستانهايى از اقوام انبياى گذشته شروع كرده تا روشن
شود كه قوم خاتم الانبياء 6 نيز همان راهى را مىروند كه قوم موسى و هارون و
ابراهيم و نوح و هود و صالح و لوط و شعيب رفته بودند و به زودى راه اينان نيز به
همان سرنوشتى منتهى مىشود كه آن اقوام ديگر بدان مبتلا شدند، يعنى بيشترشان ايمان
نمىآورند و خدا ايشان را به عقوبت دنيايى و آخرتى مىگيرد.
دليل بر اينكه آيات در مقام به دست دادن چنين نتيجهاى است اين است
كه در آخر هر داستانى مىفرمايد:(وَ ما كانَ
أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ)، هم چنان كه در داستان خاتم الأنبياء 6 بعد از ختم كلام و حكايت
اعراض قومش در آغاز سوره فرمود:(وَ ما كانَ
...)، پس معلوم مىشود كه آيات در مقام تطبيق داستانى بر داستان ديگر
است.
و همه براى اين است كه خاطر رسول خدا 6 تسليت يافته، حوصلهاش از
تكذيب قومش سر نرود و بداند كه تكذيب قوم او امرى نو ظهور و تازه نيست بلكه همه
اقوام انبياى گذشته نيز همين رفتار را داشتند و از قوم خود انتظارى جز آنچه امتهاى
گذشته در مقابل انبياى خود داشتند نداشته باشد. و در ضمن، قوم آن جناب را هم تهديد
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 358