نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 30
بحث روايتى [رواياتى در باره مراحل مختلف
خلقت انسان و در باره آيه:(وَ شَجَرَةً
تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ ...))]
در الدر المنثور است كه ابن ابى حاتم از على (ع) نقل كرده كه گفت:
بعد از آنكه نطفه چهار ماهش تمام شد، خداوند فرشتهاى مىفرستد تا روح را در آن
ظلمات رحم در كودك بدمد، و اينجا است كه خداى تعالى مىفرمايد:(ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ) كه مقصود از انشاء خلق آخر همان دميدن روح است[1].
و در كافى به سند خود از ابن فضال، از حسن بن جهم، روايت كرده كه
گفت: از امام ابى الحسن رضا (ع) شنيدم كه مىفرمود: امام ابو جعفر (ع) فرمود:
نطفه چهل روز در رحم به صورت نطفه است، بعد از چهل روز، چهل روز ديگر
به صورت علقه و چون اين چهل نيز تمام شد، چهل روز ديگر به صورت مضغه است، كه
مجموعا چهار ماه مىشود، بعد از تمام شدن چهار ماه خداوند دو ملك مىفرستد كه كار
آنان خلقت است.
مىپرسند پروردگارا چه چيز خلق كنيم؟ پسر يا دختر؟ مامور مىشوند به
يكى از آن دو. سپس مىپرسند پروردگارا شقى يا سعيد؟ مامور به يكى از آن دو
مىشوند، آن گاه از مدت عمر و رزق و هر حالت ديگر آن- در اينجا امام چند حالت
برشمرد- سؤال مىكنند و دستور مىگيرند. پس از آن فرشتگان آمده كودك را خلق
مىكنند و ميثاق الهى را ميان دو چشمش مىنويسند.
پس همين كه مدتش سر آمد، فرشتهاى مىآيد و او را به زور به طرف
بيرون فشار مىدهد و كودك بيرون مىآيد، اما در حالى كه از آن ميثاق هيچ چيز به
ياد ندارد. حسن بن جهم پرسيد: آيا با اينحال صحيح است كه كسى از خدا بخواهد پسر را
دختر و يا دختر را پسر كند؟ فرمود: خدا هر چه بخواهد مىكند[2].
مؤلف: اين روايت از حضرت ابى جعفر (ع) به چند طريق ديگر نقل شده، كه
عبارات آنها نزديك به هم هستند.
و در تفسير قمى در ذيل آيه(وَ
شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ
لِلْآكِلِينَ) گفته است: منظور درخت زيتون است، و اين
آيه مثلى است براى رسول خدا 6