نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 28
و نيز راههايى است كه اعمال ما در صعودش به
سوى خداى سبحان، و ملائكه در هبوطشان و عروجشان طى مىكنند، هم چنان كه درباره عمل
فرموده:(إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ
الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ)[1] و
درباره ملائكه فرموده:(وَ ما نَتَنَزَّلُ إِلَّا
بِأَمْرِ رَبِّكَ)[2].
با اين بيان روشن شد كه چطور ذيل آيه، يعنى جمله(وَ ما كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غافِلِينَ) مربوط و متصل به صدر آن است، چون معنا چنين شد كه: شما از ما منقطع
و بى ارتباط با ما نيستيد و از تحت مراقبت ما بيرون نمىباشيد، بلكه اين راههاى
هفتگانه ميان ما و شما نصب شده تا فرستادگان ملكى ما دائما در نزول و صعود باشند،
و امر ما را به سوى شما و اعمال شما را به سوى ما بياورند.
از مطالب گذشته روشن مىگردد اينكه بعضى[3]
از مفسرين در تفسير آيه گفتهاند:
طرائق به معناى طبقات روى هم چيده آسمان است، و از باب
طرق نعل است، كه به معناى طاقههاى روى هم چيده كفش است و بعضى[4] ديگر كه گفتهاند: طرائق به
معناى گسترده شده و از باب طرق آهن است چون طرق آهن اين است كه آهنى
را با پتك بكوبند تا گسترده شود ، صحيح نيست، صرف نظر از اينكه بنا بر اين دو
معنا، صدر و ذيل آيه به هم مربوط نمىشود.
[ياد آورى نعمت باران، رويانيدن اشجار، فوائد چهار پايان و ...]
منظور از سماء طرف بلندى است، زيرا عرب به هر چيزى كه
بالاى سر آدمى قرار داشته باشد و سايه بر سر آدمى بيندازد سماء
مىگويد. و مراد از آب نازل از سماء آب باران است. و در اينكه
فرمود بقدر ، اشاره است به اينكه آنچه آب باران مىبارد، بر مقتضاى
تدبير تام الهى است كه هر چيزى را اندازهگيرى مىكند، حتى يك قطره كم و بيش از
آنچه تدبير اقتضا مىكند نمىبارد. و نيز در آن اشاره است به آيه(وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما
نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ)[5].
[1] كلمه طيب به سوى او بالا مىرود و عمل صالح را بالا مىبرد.
سوره فاطر، آيه 10.
[2] نازل نمىشويم مگر به امر پروردگارت. سوره مريم، آيه 64.