responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 161

مى‌نگريست، تا داخل كوچه تنگى كه امام آن را زقه بنى فلان ناميد، شد، و در آنجا استخوان و يا شيشه‌اى كه در ديوار بود به صورت مرد گير كرده آن را بشكافت، همين كه زن از نظرش غايب شد متوجه گرديد كه خون به سينه و لباسش مى‌ريزد، با خود گفت: به خدا سوگند نزد رسول خدا 6 مى‌شوم و جريان را به او خبر مى‌دهم.

سپس فرمود: جوان نزد آن جناب شد و رسول خدا 6 چون او را بديد پرسيد چه شده؟ جوان جريان را گفت پس جبرئيل نازل شد و اين آيه را آورد:(قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى‌ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما يَصْنَعُونَ)[1].

مؤلف: نظير اين روايت را الدر المنثور از ابن مردويه، از على بن ابى طالب (ع) روايت كرده، و ظاهر آن اين است كه مراد از امر به چشم‌پوشى در آيه شريفه، نهى از مطلق نگاه به زن اجنبى است، هم چنان كه ظاهر بعضى از روايات سابق اين است كه آيه شريفه نهى از نگاه به خصوص فرج غير است‌[2].

و در آن كتاب (كافى) به سند خود از مروك بن عبيد، از بعضى از اصحاب اماميه از امام صادق (ع) روايت كرده كه گفت: به وى عرض كردم: زنى كه به انسان محرم نيست چه مقدار نگاه به او حلال است؟ فرمود: صورت و كف دو دست، و دو قدمها[3].

مؤلف: اين روايت را صدوق در خصال از بعضى از اصحاب ما اماميه از آن جناب آورده، و عبارت روايت او چنين است. صورت و دو كف و دو قدم [4].

و در قرب الاسناد حميرى از على بن جعفر از برادرش موسى بن جعفر (ع) نقل كرده كه به آن جناب عرضه داشتم: براى مرد چه مقدار جايز است كه به زن غير محرم نگاه كند؟ فرمود: صورت و كف دست و محل سوار (دستبند)[5].

و در كافى به سند خود از عباد بن صهيب روايت كرده كه گفت. از امام صادق (ع) شنيدم مى‌فرمود: نظر كردن به سر اهل تهامه، و اعراب باديه و همچنين اهل سواد و علوج (كفار) عيبى ندارد، چون اگر ايشان را نهى كنى منتهى نمى‌شوند.

و نيز فرمود: زن ديوانه و كم عقل، كه نگاه كردن به موى او و به بدنش عيبى ندارد،


[1] كافى، ج 5، ص 521، ح 5.

[2] الدر المنثور، ج 5، ص 40.

[3] كافى، ج 5، ص 521، ح 2.

[4] الخصال، ص 302، ح 78.

[5] قرب الاسناد، ص 102.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 15  صفحه : 161
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست