نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 15 صفحه : 106
ديگرى كه برهان بر معبوديتش باشد غير از خدا
نيست بلكه بر عكس، برهان بر نبود چنين معبودهايى قائم است هر چه مىخواهد باشد.
و جمله (فَإِنَّما حِسابُهُ
عِنْدَ رَبِّهِ) كلمه تهديد است كه در ضمن حساب را منحصر در محضر الهى نموده
مىفهماند كه هيچ كس ديگرى در حساب او مداخله ندارد هر كيفر و پاداشى كه حساب او
آن را اقتضا كند همان را جارى مىسازد. و آن كيفر عبارت است از آتش دوزخ- كه آيات
سابق بر آن تصريح داشت- كه به طور قطع بدان مىرسد، و برگشت اين جمله به انكار و
نفى هر شفيع، و نوميد ساختن از هر سبب نجاتى است، كه همين مضمون را جمله(إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ) تتميم كرده.
(وَ قُلْ رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ أَنْتَ خَيْرُ
الرَّاحِمِينَ) اين آيه خاتمه سوره است، و در آن رسول
خدا 6 را امر مىفرمايد كه شعار و گفتار مؤمنين را كه در دنيا ورد زبان دارند، و
خداى تعالى آن را برايش حكايت كرده به مردم خود برساند و نيز برساند كه پاداش اين
گفتار رستگارى در روز قيامت است، هم چنان كه در آيات 109 و 111 اين سوره كه
فرموده:(إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ ...) از آن پاداش خبر داده است.
و اين بيان كه سوره با آن ختم مىشود، همان بيانى است كه سوره با آن
آغاز شد و فرمود:(قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ) كه
بحث در معنايش گذشت.
بحث روايتى
در كافى به سند خود از ابى بصير از امام صادق (ع) روايت كرده كه
فرمود:
هر كس قيراطى از زكات نپرداخته باشد نه مؤمن است و نه مسلمان، همان
است كه خداى تعالى دربارهاش فرموده:(رَبِّ ارْجِعُونِ
لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ)[1].
مؤلف: اين معنا به طريقى ديگر از آن جناب، و از رسول خدا 6 روايت
شده، و مقصود تطبيق آيه با مانع زكات است، نه اينكه آيه در خصوص اين مورد نازل شده
باشد.
[پارهاى از روايات مربوط به برزخ و احوال آن]
در تفسير قمى در ذيل جمله(وَ مِنْ
وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ)
فرموده: برزخ به