responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 402

آنكه چنين نيست هر موجود زنده‌اى مرگ را خواهد چشيد و نيز حيات دنيا بر اساس فتنه و امتحان بنا شده و فتنه جاويد و امتحان هميشگى معنا ندارد پس بايد به سوى پروردگار خود برگردند تا جزاى كردارشان بر طبق آنچه از امتحان در آمده و تميز داده شده‌اند را بدهد.

[معانى و موارد استعمال نفس در لغت و در آيات قرآن كريم‌]

(كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ).

كلمه نفس - آن طور كه دقت در موارد استعمالش افاده مى‌كند- در اصل به معناى همان چيزى است كه به آن اضافه مى‌شود پس نفس الانسان به معناى خود انسان و نفس الشي‌ء به معناى خود شى‌ء است و نفس الحجر به معناى همان حجر (سنگ) است.

بنا بر اين اگر اين كلمه به چيزى اضافه نشود هيچ معنايى ندارد و نيز با اين بيان هر جا استعمال بشود منظور از آن تاكيد لفظى خواهد بود مثل اينكه مى‌گوييم جاءنى زيد نفسه- زيد خودش نزد من آمد و يا منظور از آن تاكيد معنا است مثل اينكه مى‌گوييم: جاءنى نفس زيد- خود زيد نزد من آمد و در همه موارد استعمالش حتى در مورد خداى تعالى به همين منظور استعمال مى‌شود هم چنان كه فرمود:(كَتَبَ عَلى‌ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ)[1] و نيز فرموده:(وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ)[2] و نيز فرمود:(تَعْلَمُ ما فِي نَفْسِي وَ لا أَعْلَمُ ما فِي نَفْسِكَ)[3] ليكن بعد از معناى اصلى استعمالش در شخص انسانى كه موجودى مركب از روح و بدن است شايع گشته و معناى جداگانه‌اى شده كه بدون اضافه هم استعمال مى‌شود مانند اين آيه شريفه كه مى‌فرمايد:(هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها)[4] يعنى از يك شخص انسانى و نيز مانند آيه‌(مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْياها فَكَأَنَّما أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً)[5] يعنى كسى كه انسانى را بكشد و يا انسانى را زنده كند. و اين دو معنا كه گفته شد هر دو در آيه‌(كُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها) استعمال شده چون نفس اولى به معناى دومى (انسان) و دومى به معناى اولى (معناى مضاف اليه) است و معنايش اين است كه هر كسى از خودش دفاع مى‌كند. آن گاه همين كلمه را در روح انسانى‌


[1] رحمت را بر خود واجب كرده است. سوره انعام، آيه 12.

[2] خدا شما را از خودش بيم مى‌دهد. سوره آل عمران، آيه 28.

[3] آنچه در من است تو مى‌دانى ولى آنچه در تو است من نمى‌دانم. سوره مائده، آيه 116.

[4] خدا آن كسى است كه شما را از يك نفس( يك شخص) خلق كرده و همسر او را هم از او قرار داد. سوره اعراف، آيه 189.

[5] كسى كه نفسى را بدون نفس و يا بدون فساد در زمين بكشد مثل اين است كه همه مردم را كشته باشد و كسى كه آن را زنده كند مثل اين است كه همه مردم را زنده كرده باشد. سوره مائده، آيه 32.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 402
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست