نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 378
و به خاطر همين اشكال بوده كه بعضى از
مفسرين عدم بازخواست از خدا را چنين توجيه كرده كه: اين آيه بر پايه آن مطلبى است
كه در جاى خود ثابت شده كه افعال خدا معلل به اغراض نيست، چون غرض عبارت است از آن
داعى كه فاعل را به انجام فعل وا مىدارد، تا با انجام آن استكمال نموده سودى
ببرد، و چون خداى تعالى اجل از اين است كه محتاج به كمالى باشد كه در ذاتش نباشد،
و محتاج به انتفاع از غير خود باشد، لذا در حق او گفته نمىشود: چرا چنين كردى، و
غرضت از اين كار چه بوده؟!.
اين وجه نيز از نظر بعضى ديگر مردود شناخته شده كه فاعلى كه فاعليتش
تمام است (و ممكن نيست فعل از او صادر نشود) هر فعلى كه انجام مىدهد به خاطر ذات
خود انجام مىدهد.
پس ذات خود او غايت و غرض او است، ديگر احتياج ندارد كه غرضى خارج از
ذات خود داشته باشد مانند انسان بخيل كه اگر جود مىكند براى اين است كه بلكه جود
و سخا كسب كند و رذيله بخل را از خود دور سازد، كه اگر ملكه برايش حاصل شد آن وقت
وقتى انفاقى مىكند به خاطر ذات خودش است، نه به خاطر تحصيل چيزى كه ندارد، چون
دارد، و تحصيل حاصل معقول نيست.
و نيز به همين جهت است كه بعضى ديگر مطلب مورد نظر آيه را اينطور
توجيه كردهاند كه: عظمت و كبرياء و عزت و بهاى خداى تعالى بر هر چيزى و بر هر كسى
كه فرض شود از خدا بازخواست و به او اعتراض كند قاهر است، غير خدا هر چه هست
ذليلتر و حقيرتر از آن است كه چنين جرأتى كند كه از او سؤال و مؤاخذه نمايد، كه
چرا فلان كار را كردى؟ و ليكن خداى سبحان مىتواند از هر كسى كه فرض كنيم سؤال و
بازخواست نمايد كه چرا چنين كردى؟ و هر كسى را كه مستحق مؤاخذه باشد مؤاخذه
فرمايد. هر چند كه اين وجه نيز مردود شناخته شده، و در ردش گفتهاند: بازخواست
نشدن خداى تعالى به خاطر قهر و سخطش آن چنان كه از بازخواست ملوك جبار و طاغيان
متفرعن پرهيز مىشود مطلبى است، و نبودن نقطه ضعف در عمل او و دستخوش عيب و قصور
نبودنش مطلب ديگر است.
و آنچه از سراپاى كلام خداى عز و جل استفاده مىشود اين است كه
بازخواست نشدن خداى تعالى در اعمالش به خاطر جهت دومى است، نه اولى، و آياتى كه بر
اين معنا دلالت كند بسيار است، مانند آيه شريفه(الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ)[1] و
آيه شريفه
[1] او كسى است كه هر چه خلق كرده نيكو و بىعيب خلق كرده. سوره
الم سجده، آيه 7.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 378