responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 196

فاعل خودش است، و مراد اين است كه نماز بخوان تا با ثنا و ثواب خود، تو را ياد كنيم، و يا اين است كه نماز بخوان براى اينكه من نماز را در كتب آسمانيم ذكر كرده و بدان دستور داده‌ام .

بعضى‌[1] ديگر گفته‌اند: اين اضافه انحصار اقامه را در ذكر، افاده مى‌كند، و معنايش اين است كه نماز را تنها و تنها به خاطر ياد من بخوان، نه به غرض ديگر، از قبيل اميد ثواب و يا ترس عقاب. ولى بعضى‌[2] ديگر اين افاده را قبول نكرده‌اند.

بعضى‌[3] ديگر انحصار را قبول كرده و گفته‌اند: مضاف را منحصر در مضاف اليه مى‌كند، و مراد اين است كه نماز را تنها به خاطر ياد من به جاى آر، بدون اينكه به آن رياء كنى، يا با ياد غير من آميخته‌اش سازى. بعضى‌[4] ديگر گفته‌اند: هر چند اين معنا در جاى خود صحيح است و ليكن لفظ آيه هيچ دلالتى بر آن ندارد.

بعضى‌[5] ديگر گفته‌اند: مراد از ذكر، ذكر خود نماز است، يعنى نماز را هر وقت بيادت آمد و يا به خاطر اينكه يادت آمد بخوان، كه بنا بر اين مضاف در تقدير است، و اصل آن لذكر صلوتى بوده، و يا از آنجايى كه ذكر نماز سبب ذكر خدا است مسبب را آورده و سبب را اراده كرده است. و همچنين وجوه زشت و زيبايى ديگر و آنچه بفهم آدمى تبادر مى‌كند همان است كه گفتيم.

(إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفِيها لِتُجْزى‌ كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى‌).

اين آيه تعليل جمله فاعبدنى است كه در آيه قبلى بود، و اين منافات ندارد با اينكه جمله مذكور متفرع بر(لا إِلهَ إِلَّا أَنَا) باشد، براى اينكه هر چند وجوب عبادت خدا ذاتا متفرع بر يكتايى او است، و ليكن يكتايى او به تنهايى و بدون وجود روز جزا كه آدميان پاداش داده شوند، و نيك و بد از هم متمايز گردند، مطيع و ياغى از هم جدا شوند، اثرى ندارد، و تشريع احكام و اوامر و نواهى بى‌نتيجه مى‌ماند، و به همين جهت در قرآن كريم مكرر در مقام اثبات چنين روزى فرموده: هيچ ريبى در آن نيست.

[مقصود از اينكه در باره قيامت فرمود: (أَكادُ أُخْفِيها)- نزديكست پنهانش بدارم ]

و در جمله‌(أَكادُ أُخْفِيها) ظاهر اينكه اخفاء را مطلق آورد اين است كه مراد اخفاء به تمام معنا باشد، يعنى آن را پنهان بدارم و مكتوم نگه دارم، و به هيچ وجه احدى را از آن آگاه نكنم، تا وقتى واقع مى‌شود ناگهانى و دفعة واقع شود، هم چنان كه قرآن كريم صريحا فرموده:(لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً)[6].


[1] ( 1، 2، 3، 4، 5) تفسير فخر رازى، ج 22، ص 19 الى 21.

[2] ( 1، 2، 3، 4، 5) تفسير فخر رازى، ج 22، ص 19 الى 21.

[3] ( 1، 2، 3، 4، 5) تفسير فخر رازى، ج 22، ص 19 الى 21.

[4] ( 1، 2، 3، 4، 5) تفسير فخر رازى، ج 22، ص 19 الى 21.

[5] ( 1، 2، 3، 4، 5) تفسير فخر رازى، ج 22، ص 19 الى 21.

[6] و جز به طور ناگهانى به سراغ شما نمى‌آيد. سوره اعراف، آيه 187.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 196
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست