نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 308
تذلل و اظهار مذلت با قلب است، پس خلاصه آيه
چنين مىشود كه: ايشان براى خدا خضوع و خشوع مىكنند.
در اين آيه خصيصهاى براى مردم با ايمان ذكر مىكند، و آن اين است كه
قرآن مايه خضوع و خشوع ايشان است، هم چنان كه قبلا هم فرموده بود:(وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ
لِلْمُؤْمِنِينَ) و يك خصيصه از خصائص مشركين را از
مؤمنين نفى مىنمايد، و آن مساله انكار بعث است.
[توضيحى در مورد بىنياز بودن قرآن از ايمان مشركين به آن، براى
ثبوت حقانيت و كمالش]
و اين سه آيه مىفهماند كه قرآن كريم از ايمان آوردن مشركين بى نياز
است، البته نه از اين جهت كه ايمان كسانى كه قبلا علم داده شده بودند، احتياج قرآن
را رفع مىكند، و ديگر به ايمان مشركين احتياج ندارد، بلكه از اين جهت كه ايمان آن
دسته كه گفتيم كاشف از اين است كه اين كتاب، كتاب حقى است كه در حقانيت و كمالش
محتاج به ايمان هيچ مؤمنى و تصديق هيچ مصدقى نيست. اگر كسى ايمان آورد به سود خود
اوست و اگر كفر ورزد به ضرر خود اوست، نه به سود و زيان قرآن.
قبلا خداى سبحان اعراض مشركين از قرآن و كفرشان به آن و
بىاعتنائيشان به آيت بودن آن و اقتراحشان، آياتى ديگر را بيان كرده بود و سپس
صفات كمال و دلائل معجزه بودن لفظ و معناى قرآن و نفوذ اثر آن در دلها و كيفيت
نزولش را آن قدر كه بدانند كتابى است كه الى الابد دستخوش فساد نمىشود را بيان
كرده بود، اينك در اين آيات سهگانه اين معنا را بيان مىكند كه قرآن از ايمان
ايشان بىنياز است، ايشان خود مىدانند كه از كفر و ايمان به قرآن كداميك را
اختيار كنند.
لفظ او در اين آيه يكسانى و يا اباحه هر دو طرف را افاده
مىكند و مراد از كلمه اللَّه و كلمه الرحمن دو اسم است
كه بر يك مسمى دلالت مىكنند، نه دو مسمى. و معناى آيه اين است كه: خدا را
چه به اسم اللَّه بخوانيد و چه به اسم رحمان او را خواندهايد و ميان اين دو گونه
خواندن فرقى نيست .
و جمله(أَيًّا ما تَدْعُوا) شرطيه است و كلمه ما نظير ما يى است كه در
جمله(فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ)[1] و نيز در جمله(عَمَّا قَلِيلٍ
لَيُصْبِحُنَّ نادِمِينَ)[2] به كار رفته است، و كلمه