مؤلف: تفسير مشهود بودن قرآن فجر در روايات شيعه و سنى به اينكه چون
ملائكه شب آن را مىبينند و هم ملائكه روز آن قدر در اين دو طائفه بسيار است كه
نزديك است به حد تواتر برسد، و در بعضى از آنها همانطور كه گذشت شهادت خدا و ديدن
مسلمين نيز اضافه شده است.
و در تفسير عياشى از عبيد بن زرارة روايت كرده كه گفت: شخصى از امام
صادق (ع) از مؤمن پرسش نمود كه آيا او هم شفاعت مىكند؟ حضرت فرمود: آرى، شخص
ديگرى از ميان جمعيت عرض كرد آيا مؤمن هم محتاج شفاعت محمد 6 هست؟
فرمود: آرى براى مؤمن نيز گناهان و خطاهايى است، هيچكس نيست مگر آنكه
آن روز محتاج به شفاعت محمد 6 هست.
من سيد و سرور فرزندان آدمم ولى فخر نمىفروشم چيست؟
فرمود: آرى او حلقه درب بهشت را مىگيرد و بازش مىكند آن گاه به سجده مىافتد،
خداى تعالى خطابش مىكند كه سر بردار و شفاعت كن كه شفاعتت پذيرفته است، و بخواه
كه هر چه بخواهى به آن مىرسى، رسول خدا 6 سر برداشته دو باره به سجده مىافتد،
خدايش مىفرمايد:
سر بردار و شفاعت كن كه پذيرفته است، و بخواه كه به آن خواهى رسيد آن
جناب سر بر مىدارد و شفاعت مىكند، شفاعتش پذيرفته مىشود، درخواست مىكند خدا هم
عطايش مىفرمايد.[2] و نيز در
همان كتاب از سماعة بن مهران از ابى ابراهيم (ع) روايت كرده كه در ذيل آيه(عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً) فرمود: مردم روز قيامت به مقدار چهل روز سر از خاك برداشته به آفتاب
دستور مىرسد كه پائين و نزديك سر بندگان آيد، به حدى كه عرق سراپايشان بگيرد، و
به زمين دستور مىرسد كه عرق ايشان نپذيرد، آن وقت است كه همگى نزد آدم شده شفاعت
مىخواهند او ايشان را به نوح راهنمايى مىكند، و نوح به ابراهيم و او به موسى و
او به عيسى و او به رسول خدا 6 حوالت مىدهد، و مىگويد بر شما باد خاتم النبيين
محمد 6، و بالأخره محمد 6 مىگويد: اينكار با من.