نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 13 صفحه : 186
آن ايمان نمىآوردند از اين نظر خداى تعالى
آن آيات را نفرستاد.
و اگر خواستى بگو كلمه منع در آيه شريفه معناى ديگرى غير
از جلوگيرى را مىرساند و آن منافات ميان دو امر زير است.
1- فرستادن آيات پيشنهادى مردم با اينكه امتهاى گذشته آن را تكذيب
كرده و آخرين هم راه ايشان را مىروند باعث انقراض و استيصال ايشان مىشود.
2- و مشيت خدا تعلق گرفته بر اينكه امت اسلام را مهلت دهد.
و خداوند از اين منافات كه ميان اين امر است به منع تعبير فرموده.
و شايد به منظور اشعار به همين نكته بوده كه فرستادن آيات را به
عبارت ارسال تعبير فرمود نه به ايتاء چرا كه
ايتاء به معناى دادن و ارسال به معناى فرستادن است، و هر جا كه به دومى
تعبير شود بيانگر اين است كه خود آيات مانند يك فرد با شعور ماموريت دارند.
و اما چرا جمله(إِلَّا أَنْ
كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ) از امتهاى گذشته و هلاك شده
تعبير به اولون كرده؟ شايد براى اين بود كه اشاره كند به اينكه اين
مردمى كه امروز آيات خدا را تكذيب مىكنند دنبالهروان و ادامه دهندگان همانها
هستند (و به تعبير امروزه جلد دوم همانها مىباشند) و در حقيقت امت واحد هستند، پس
اگر اينها هم تكذيب كنند نابود خواهند شد، خلاصه اينكه بشريت سر و ته يك كرباس
است، هر غريزهاى كه در قبلىها و اولىها بوده و كار آنها را به هلاكت كشيده در
آخريها نيز هست و هر حكمى كه صدرش داشت ذيلش هم دارد، و به همين جهت است كه از
همين مردم مكرر نقل كرده كه مىگفتند: (ما سَمِعْنا بِهذا فِي آبائِنَا الْأَوَّلِينَ )[1] كه
صدر بشريت را پدران خود شمردهاند، و به هر حال معناى آيه اين است كه ما آن آياتى
را كه قريش پيشنهاد كردند نفرستاديم، زيرا اگر مىفرستاديم ايمان نمىآوردند و ما
هلاكشان مىكرديم، ولى قضا و خواست ما بر اين شده است كه اين امت را عذاب نكنيم
مگر بعد از مدتى مهلت، و اين خصوصيت امت اسلام، در مواردى از كلام خداى تعالى
استفاده مىشود و تنها آيه مورد بحث نيست.
[دو وجه ديگر در معناى آيه:(وَ ما
مَنَعَنا أَنْ نُرْسِلَ بِالْآياتِ إِلَّا أَنْ كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ)]