و مقصود از
امنيتى كه آن جناب درخواست كرده امنيت تشريعى است، نه تكوينى. و همانطور كه در
تفسير همين مطلب در سوره بقره گفتيم مقصود اين است كه قانونى امنيت اين شهر را
تضمين كند، نه اينكه هر كه خواست امنيت آن را بر هم زند- مثلا- دستش بخشكد، و همين
امنيت- بر خلاف آنچه شايد بعضى توهم كرده باشند- نعمت بسيار بزرگى و بلكه از
بزرگترين نعمتهايى است كه خداوند بر بندگان خود انعام كرده است.
چون اگر قدرى
در همين حكم حرمت و امنيت قانونى كه ابراهيم به اذن پروردگارش براى اين شهر تشريع
نموده دقت كنيم، و اعتقادى كه مردم در طول چهار هزار سال به قداست اين بيت عتيق
داشته و تا امروز هم دارند ارزيابى كنيم، آن وقت مىفهميم كه چه خيرات و بركات
دينى و دنيوى نصيب مردم آن و نصيب ساير اهل حق كه هواخواه اين شهر و مردم اين شهر
بوده و هستند شده است. اگر به تاريخ هم- كه قطعا آنچه را ضبط نكرده بيش از آنى است
كه ضبط نموده- مراجعه كنيم خواهيم ديد كه اهل اين شهر از چه بلاهايى كه ديگر شهرها
ديدهاند مصون ماندهاند، آن وقت مىفهميم كه همين امنيت تشريعى مكه چه نعمت بزرگى
بوده كه خدا نصيب بندگان خود كرده است.
وقتى گفته
مىشود جنبه و يا اجنبه به اين معنا است كه آن را دور كرد.
و درخواست
ابراهيم از خداى تعالى كه او را از پرستش بتها دور گرداند، پناهندگى او است به
خداى تعالى از شر گمراه كردنى كه او به بتها نسبت داده و گفته است:(رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ ...).
و پر واضح
است كه اين دور كردن هر جور و هر وقت كه باشد بالأخره مستلزم اين است كه خداى
تعالى در بندهاش به نحوى از انحاء تصرف بكند. چيزى كه هست اين تصرف به آن حد نيست
كه بنده را بى اختيار و مجبور سازد و اختيار را از بنده سلب نمايد، چون اگر دور
كردن به اين حد باشد ديگر چنين دور بودنى كمالى نيست كه شخصى مثل ابراهيم (ع) آن را
از خدا مسألت نمايد.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 99