اين آيه و دو
آيه بعد از آن انذار و تهديد مشركين است كه غير خدا را عبادت نموده و احكام و
شرايعى براى خود تشريع مىكردند و در زندگى، سنتهايى را براى خود به وجود مىآوردند
و از شرايع خدا كه از راه نبوت رسيده بود اعراض مىجستند، و بر اين عمل به حجتهاى
پوچ و بى اعتبارى استدلال مىكردند كه خود براى خويش تراشيده بودند، و همه حركت و
سكون و اخذ ورد و فعل و تركشان گناه بود، و سربار همه اينها آن استكبار و غرورى
بود كه در دماغ داشتند، همه اينها گناهانى بود كه از در مكر به خدا و به فرستادگان
او كه بدين خدا و به لزوم سبيل او دعوت مىكردند مىورزيدند.
پس
كلمه السيئات در آيه شريفه مفعول كلمه مكروا است، كه
معناى عملوا را متضمن است و(مَكَرُوا
السَّيِّئاتِ) يعنى عملوا السيئات مكرا- از در مكر مرتكب سيئات
شدند ، و اينكه بعضى[1] احتمال
دادهاند كه سيئات وصفى باشد كه در جاى مفعول مطلق قرار گرفته و تقدير كلام،
يمكرون المكرات السيئات- مكر مىكردند مكرهاى بدى صحيح نيست، زيرا از سياق
آيه به دور است.
و كوتاه سخن
اينكه: كلام، در تهديد مشركين و انذار ايشان است به عذاب الهى كه مشركين مكه هم
داخل ايشانند، و اين كلام از فروعات مطالب گذشته است، و بهمين جهت فاء
تفريع بر سر جمله آورده، فرموده ا فامن .
و معناى آيه
(و خدا داناتر است) اين است كه وقتى آيات بينات دلالت كرد بر اينكه اللَّه تعالى
رب ايشان است، و در ربوبيت او شريكى نيست، و ثابت شد كه رسالت امرى محال نيست،
بلكه دعوتى است بسوى آنچه اصلاح معاش و معاد مردم و خير دنيا و آخرتشان در آن است،
و بوسيله مردانى انجام مىشود كه خدايشان برگزيده و برايشان وحى مىفرستد، بنا بر
اين، دستهاى كه از اين دعوت اعراض مىكنند، و با خدا و رسولش مكر ورزيده و به
حجتهاى واهى، راه ترك دين و تشريع احكام دلبخواهى و عمل به گناهان را هموار
مىسازند، آيا ايمنند از اينكه خدا در زمينشان فرو برد و يا عذابى ناگهانى بر
سرشان بفرستد، بدون اينكه قبلا احتمالش را بدهند؟