نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 359
از ما مىخواست و اگر
مىخواست هرگز از ما سر نمىزد، و حال آنكه مطلب چنين نيست.
اين است غرض
آيات مورد بحث و اما اينكه اراده الهى تعلق گرفته به اينكه مشركين شرك بورزند،
چنانچه جبرىها پنداشتهاند و يا تعلق نگرفته و محال است تعلق بگيرد بلكه افعال
بندگان مخلوق خود آنها است بدون اينكه خدا در آن كارهاى باشد، آن طور كه تفويضى
مسلكان خيال كردهاند مطالبى است كه از مدلول كلام مشركين خارج است و نسبت به
دليلى كه آوردهاند اجنبى است، همان دليلى كه گفتيم به كمك سياق استفاده مىشود.
[در قيامت
ياورانى هستند كه مشركين از يارى آنها بهرهمند نمىشوند]
جمله(وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ) دلالت دارد بر اينكه غير ايشان، ياوران زيادى
دارند، نه يك ياور، زيرا از سياق كلام بر مىآيد كه مشركين اصلا ياور ندارند، نه
يكى و نه بيشتر، و اگر عنايتى در كار نبود جا داشت بفرمايد ياورى ندارند، و ليكن
فرمود ياورانى ندارند تا بفهماند غير ايشان ياورانى دارند، و معلوم مىشود در روز
قيامت ياورانى وجود دارد، ولى مشركين از يارى آنها بىبهرهاند، و غير مشركين
كسانى هستند كه از يارى آنها بهرهمند مىشوند، و قطعا آن كسان، جز افرادى كه به
هدايت الهى مهتدى شدهاند نمىتوانند باشند، و نظير اين آيه در اشاره به اين معنا حكايتى
است كه خداى سبحان از مجرمين روز قيامت كرده كه خودشان مىگويند:(فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ)[1] و اين
ياوران همانا ملائكه كرامند، و ساير اسباب توفيق و هدايت و خداى سبحان هم در پشت
سر آنان محيط به يارى و شفاعت آنان است، هم چنان كه فرمود: (إِنَّا
لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ
يَقُومُ الْأَشْهادُ)[2].
راغب در
مفردات مىگويد: جهد و جهد- به فتحه جيم و ضمه آن- هر دو به معناى طاقت است، و
دشوارتر از آن را مشقت گويند، و معناى(وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ
جَهْدَ أَيْمانِهِمْ) اين است كه به خدا سوگند خوردند، و در سوگند
خود كوشش كردند كه تا آنجا كه مىتوانند سوگند رساترى باشد.[3]
و در مجمع البيان[4] گفته
معناى اين جمله اين است كه قسم را به نهايت رساندند.
[1] پس امروز ما را شفاعتكنندگانى نيست. سوره شعراء، آيه 100.
[2] همانا ما فرستادگان خود و آنان را كه به ايشان ايمان
آوردهاند در زندگى دنيا و در روزى كه گواهان بپا خيزند يارى مىكنيم. سوره مؤمن،
آيه 51.