نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 30
اختصاص دهيم و يا
مختص آخرتش بنماييم، وانگهى از آيات كريمه قرآن كاملا استفاده مىشود كه ايمان و
كفر، و تقوى و فسق، هم در شؤون زندگى دنيا تاثير دارند، و هم در زندگى آخرت.
بعضى[1] بر وجوب شكر منعم به اين آيه
استدلال كردهاند، ولى حق اين است كه آيه شريفه، بيش از اين دلالت ندارد كه كافر
از ناحيه كفر و كفرانش در خطر است، چون همانطور كه گفتيم خطر كفران را بطور صريح
وعده نداده و بر فعليت و حتميت آن تصريح نكرده، بلكه فرموده اگر كفران كنيد عذاب
من شديد است، آرى اگر مىفرمود در برابر هر كفر و كفرانى، عذاب من حتمى است، آن
وقت ممكن بود بگوييم آيه شريفه، يكى از دليلهاى وجوب شكر منعم است.
[معناى اين
كلام موسى (ع) كه فرمود: اگر شما و تمامى اهل زمين كافر شويد خدا غنى و حميد است]
بعد از آنكه
خداى تعالى در آيه قبل، دستور مىدهد كه شكر نعمتهايش را بجاى آورند، و به مقتضاى
عزت مطلقهاش اعلام مىدارد كه اگر شكرگزار باشند نعمتش را برايشان زياد مىكند، و
اگر كفران كنند عذابش شديد است، اينك در اين آيه، سخن موسى را كه از آيه مورد بحث
شروع شده و تا آخر آيات مورد بحث ادامه مىيابد بعنوان مثال ايراد مىفرمايد.
و علت اينكه
فرمود: او غنى است، هر چند كه شما و تمامى مردم روى زمين كفر بورزيد .
اين است كه غناى او از هر چيز، ذاتى اوست، و او از شكر كسى بهرهمند، و از كفر كسى
متضرر نمىشود، بلكه نفع شكر، و ضرر كفر به خود انسانهاى شاكر و كافر بر مىگردد.
و جهت اين كه
فرمود: او در همه اين فرضها حميد است ، اين است كه حمد، عبارت از اين
است كه: حمد كننده، جمال و زيبايىهايى را كه در فعل شخص منعم است اظهار كند، ولى
چون افعال خدا از هر جهت زيبا است، پس خداى تعالى جميل، و جمالش هويدا و روشن است،
و هيچ چيز نمىتواند آن را پنهان سازد، پس او در هر حال، محمود (حميد) است، خواه
حامدى او را به زبان حمد بگويد يا نگويد.
علاوه بر
اين، چون هر موجودى با تمامى وجودش او را حمد مىكند حتى كافر نعمت او، هم چنان كه
فرمود:(وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ)[2] پس او محمود است چه