نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 12 صفحه : 127
و وجه سقوطش اين است
كه اين اشكال در حقيقت خلط ميان انتقام فردى و اجتماعى است، و انتقامى كه براى خدا
اثبات مىكنيم انتقام اجتماعى است، نه فردى، تا مستلزم تشفى قلب باشد، هم چنان كه
اشكالش در باره رحمت خدا خلط ميان رحمت قلبى و نفسانى است، با رحمت عقلى كه
عبارتست از تتميم ناقص و تكميل كمبود افرادى كه استعداد آن را دارند.
و لذا
مىبينيم عذاب خلق، همواره در باره جرمهايى است كه استعداد رحمت و امكان افاضه را
از بين مىبرد، هم چنان كه فرموده است:(بَلى مَنْ كَسَبَ
سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها
خالِدُونَ)[1].
در اين جا
نكتهاى است كه تذكرش لازم است، و آن اينست: معنايى كه ما براى انتقام منسوب به
خداى تعالى كرديم معنايى است كه بر مسلك مجازات و ثواب و عقاب تمام مىشود و اما
اگر زندگى آخرت را نتيجه اعمال دنيا بدانيم، برگشت معناى انتقام الهى به تجسم
صورتهاى زشت و ناراحت كننده از ملكات زشتى است كه در دنيا در اثر تكرار گناهان در
آدمى پديد آمده است. سادهتر اينكه عقاب و همچنين ثوابهاى آخرت بنا بر نظريه دوم
عبارت مىشود از همان ملكات فاضله و يا ملكات زشتى كه در اثر تكرار نيكىها و
بدىها در نفس آدمى صورت مىبندد. همين صورتها در آخرت شكل عذاب و ثواب به خود
مىگيرد، (و همين معنا عبارت مىشود از انتقام الهى) و ما در جلد اول اين كتاب در
ذيل آيه(إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا ما
...)[2]
پيرامون جزاى اعمال راجع به اين مطلب بحث كرديم.
ظرف
يوم متعلق است به كلمه(ذُو انتِقامٍ) يعنى در آن
روز داراى انتقام است. و اگر انتقام خداى تعالى را به روز قيامت اختصاص داده با
اينكه خداى تعالى هميشه داراى انتقام است، بدين جهت است كه انتقام آن روز خدا
عالىترين جلوههاى انتقام را دارد، هم چنان كه اگر در جمله(بَرَزُوا
لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ) و در آيه(وَ
الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ)[3] و آيه(ما لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ)[4] ظهور براى خدا،
و مالكيت خدا، و
[1] آرى كسى كه در جستجوى گناهى باشد و خطاهايش دل او را احاطه
كرده باشد چنين كسانى اهل آتش و در آن جاودانند. سوره بقره، آيه 81.