نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 57
بر ستمكاران ركون و
اعتماد نكنند كه اگر چنين كنند آتش آنان را خواهد گرفت، و ديگر جز خدا ياورى
نخواهند داشت، و كسى به كمكشان نخواهد شتافت، و بايد بدانند كه هميشه برد، با
خداست و منطق كفار هميشه منكوب و خوار است هر چند خدا چند صباحى مهلتشان دهد، چه
اگر خدا مهلتشان مىدهد، جز براى اين نيست كه مىخواهد كلمه حق را كه قضا و قدرش
بر تثبيت آن رانده شده استوار سازد (يعنى آنچه كه ايشان، در قوه دارند به فعليت
برساند و حجت بر آنان تمام شود) و بزودى اين منظور در قيامت كه ايشان را به كيفر
كردارشان مىرساند تامين و تكميل مىگردد.
[بت پرستى
پايه و مبنايى جز تقليد از نياكان ندارد]
(فَلا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِمَّا يَعْبُدُ هؤُلاءِ ما يَعْبُدُونَ إِلَّا كَما
يَعْبُدُ آباؤُهُمْ ...) اين جمله تفريع بر مطالب گذشته و شرح مفصل
داستانهاى امم گذشته است كه با شرك ورزيدن به خدا و فساد انگيزى در زمين به خود
ستم كردند و خدا هم ايشان را به عذاب خود بگرفت. و مقصود از اشاره
هؤلاء قوم رسول خدايند.
و معناى
جمله(ما يَعْبُدُونَ إِلَّا كَما يَعْبُدُ آباؤُهُمْ) اين است كه:
مردم بتها را
به خاطر تقليد از پدرانشان مىپرستند، پس اين نسل معاصر، حجت و برهانى غير از
تقليد از نسل گذشته ندارند. و مقصود از نصيب همان بهرهاى است كه در قبال شرك و
فسقشان عايدشان مىشود. و جمله(غَيْرَ مَنْقُوصٍ) جملهاى است
حاليه و حال از نصيب، كه مفاد جمله لموفوهم را تاكيد مىكند، چون
توفيه به معناى اين است كه حق ديگرى را بطور تمام و كامل اداء كند. و منظور از آن
تاكيد و اين مؤكد اين است كه كفار را يكباره از عفو الهى مايوس نمايد.
بنا بر اين،
معناى آيه چنين مىشود: حال كه داستان اولين و گذشتگان را شنيدى و فهميدى كه چگونه
خدايانى غير از خداى تعالى مىپرستيدند و چگونه آيات خدا را تكذيب مىكردند، و
دانستى كه سنت خداى تعالى در ميان آنان چه بود، و چگونه خدا در دنيا هلاك و در
آخرت به آتش جاودانه مبتلايشان نمود، پس ديگر در عبادت قوم خودت شك و ترديد نداشته
باش، كه بتپرستى آنان همان رسم ديرينه پدران ايشان است و جز تقليد از آنان هيچ
دليلى ندارند، و مطمئن بدان كه ما بزودى بهرهاى را كه از كيفر اعمالشان عايدشان
مىشود به ايشان مىدهيم، بدون اينكه بوسيله شفاعت و يا عفو از آن بكاهيم.
ممكن هم هست
كه مقصود از كلمه آبائهم پدران بلا فصل نباشد، بلكه امتهاى گذشتهاى
باشد كه به كيفر بتپرستى منقرض شدهاند، و حتى ممكن است مقصود پدران و نياكان عرب
بعد از اسماعيل (ع) هم نباشد، بلكه مطلق امتهاى گذشته باشد و خداوند
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 57