نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 428
نعمت و كرامت، تا به
غايت خود برسد. و ميان انواع موجودات، غير از نوع آدمى گويا هيچ نوع ديگرى از
مقتضاى فطرت اصلى خود منحرف نمىشود.
و نوع انسان
هم اگر مانند ساير انواع از مقتضاى فطرت اصليش منحرف نگردد، عالم بر طبق سعادت و
نعمت او دور مىزند و جريان مىيابد، و اما اگر منحرف شد و فساد در ميان آن رايج
گرديد، تعادل ميان اجزاى كون بر هم خورده و همين خود باعث مىشود كه نعمت از او
هجرت نموده نظام زندگيش مختل گردد، و در نتيجه فساد در دريا و خشكى عالم بخاطر
اعمال نارواى آدمى ظاهر مىشود، و خدا كيفر بعضى از آنچه را كه كردهاند به ايشان
مىچشاند تا شايد برگردند. و پوشيده نيست كه اين معنا مربوط به نوع است نه شخص، و
بهمين جهت گفتيم كه:
تلازم ميان
صلاح نوع و نعمتهاى عمومى آنان است نه بين اشخاص، زيرا چه بسا افرادى كه در نوع
به هدف نرسند و ليكن خود نوع به هدف برسد، و بايد برسد، آرى اگر بخاطر انحراف يك
فرد و دو فرد، نوع، از سعادت خود محروم مانده به غايت و هدف نرسد مستلزم لعب و
بازى در خلقت مىشود، و (حال آنكه) خدا فرموده:(وَ ما
خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ)[1].
و ما در جلد
دوم اين كتاب در چند بحثى كه در باره اعمال گذرانديم راجع به اين موضوع نيز قدرى
حرف زديم.
از آنچه گذشت
اين معنا روشن شد كه آن اعتراضى كه به آيه شريفه شده است تا چه حد باطل و بىمورد
است، و آن اين است كه آيه مىرساند: وقتى وضع قومى تغيير مىكند و نعمتها دگرگون
مىشود كه مردم با گناه، وضع خود را دگرگون كنند. و اين بر خلاف آن مساله اى است
كه در شرع آمده كه نمىتوان عموم را به جرم خواص مؤاخذه نمود، و وجه فسادش هم اين
است كه اين معنا بكلى اجنبى از مفاد آيه است.
[اختلاف
شديد مفسرين در معناى آيه شريفه:(لَهُ مُعَقِّباتٌ ...)]
اين بود
پارهاى از مطالب كه دقت و تدبر در آيه آن را افاده مىكند، ولى ساير مفسرين در
تفسير آن از جهات مختلفى اختلافات شديدى راه انداختهاند.
از آن جمله،
اختلافشان در مرجع ضمير هاء در جمله(لَهُ
مُعَقِّباتٌ) است، يكى[2] گفته:
مرجع آن كلمه من در جمله(مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ ...)، است، كه ما
در سابق نقلش كرديم و آن را اختيار نموديم. يكى[3]
ديگر گفته كه: ضمير مزبور به نام اللَّه برمىگردد، و چنين معنا
مىدهد
[1] و ما آنچه در آسمانها و زمين و ما بين آنها است به بازيچه
خلق نكرديم. سوره دخان، آيه 38.