responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 415

خداوند او را بر اساس سنتى كه دارد- كه در همه قرون مردم را بسوى حق هدايت مى‌كند- بسوى شما فرستاده، آن گاه دنباله همين پاسخ را تعقيب مى‌كند.

[مقصود كافران از اينكه گفتند: چرا از جانب پروردگارش آيتى بر او نازل نمى‌شود و خطاب تو فقط بيم دهنده هستى در جواب خواسته نابجاى آنان‌]

(وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ ...) مقصود از اين آيه آن معجزاتى نيست كه (به نفرين انبياء تحقق مى‌يافت و) ميان حق و باطل حكم نموده، امت (گمراه) را هلاك مى‌كرد، و در آيه قبلى هم به عنوان سيئه از آن اسم برده و فرمود:(وَ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالسَّيِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ) تا بگويى همان مطلب را تكرار كرده، چون سياق با اين احتمال سازگار نيست، زيرا اگر مقصود از آيه، آن گونه آيات مى‌بود جا داشت كه مى‌فرمود: و يقولون لو لا ... .

بلكه مراد از آن، معجزاتى است غير از قرآن كه كفار به رسول خدا 6 اقتراح و پيشنهاد مى‌كردند، و خلاصه، معجزه قرآن را تحقير نموده و به آن بى‌اعتنايى مى‌كردند، و معجزه ديگرى نظير معجزات موسى و عيسى و ديگران طلب مى‌كردند پس در حقيقت اينكه گفتند:(لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ) تعريض و توهينى است از ايشان كه به قرآن كرده‌اند.

(إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ)- اين جمله جوابى است كه خداوند تعالى به رسول گراميش ياد مى‌دهد تا به ايشان ابلاغ كند، و اگر خطاب را متوجه رسول خدا 6 نمود نه آنها، و نفرمود كه اين جواب را به ايشان ابلاغ كند، و خلاصه اگر اسمى از ايشان نبرد براى اين بود كه به آنان تعريض نموده بفهماند كه استحقاق جواب ندارند، چون نه علم دارند و نه آن مقدار عقل و فهمى كه لازم است، زيرا از اين كه از خود معجزه پيشنهاد مى‌كنند- بطورى كه از بيشتر آياتى كه اقتراحات ايشان را حكايت مى‌كند برمى‌آيد- چنين استفاده مى‌شود كه ايشان خيال مى‌كرده‌اند رسول بايد قدرت غيبى‌اى بطور مطلق داشته باشد، كه هر چه را بخواهد بتواند ايجاد كند و هر چه را از او بخواهند به وجود آورد.

و حال آنكه رسول، جز بشرى مثل خود آنان نيست، و تفاوتش همين است كه خدا او را بسوى ايشان فرستاده تا از عذاب او انذارشان كند و از اينكه از عبادت او استكبار بورزند و در زمين فساد كنند زنهارشان دهد، چون سنت الهى در مخلوقاتش همواره بر اين جريان داشته كه خلق خود را بسوى كمال مطلوبش هدايت كند و بر آنچه كه صلاح معاش و معاد ايشان است دلالت فرمايد.

پس رسول، خودش به خودى خود بشرى است مثل آنان يعنى او نيز همانند آنان مالك نفع و ضرر و مرگ و حيات و نشور خود نيست، و جز تبليغ رسالت پروردگار خود وظيفه‌اى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 11  صفحه : 415
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست