نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 173
است استعمال نمىشود،
مانند آيه(وَ هَمُّوا
بِما لَمْ يَنالُوا)[1] و آيه(إِذْ هَمَّتْ طائِفَتانِ مِنْكُمْ أَنْ تَفْشَلا)[2]، و نيز مانند شعر صخر كه گفته:
بنا بر آنچه
گفته شد اگر برهان پروردگارش را نمىديد واقع در معصيت نمىشد بلكه تنها تصميم
مىگرفت و نزديك به ارتكاب مىشد، و نزديك شدن غير از ارتكاب است، و لذا خداى
تعالى به همين نكته اشاره كرده و فرموده: (لِنَصْرِفَ
عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ)- تا سوء و فحشاء را از او بگردانيم و
نفرموده: لنصرفه عن السوء و الفحشاء- تا او را از سوء و فحشاء
بگردانيم - دقت بفرماييد.
از اينجا
روشن مىشود كه مناسبتر آنست كه بگوييم منظور از سوء تصميم بر گناه و
ميل به آن است، و منظور از فحشاء ارتكاب فاحشه يعنى عمل زنا است، پس
يوسف (ع) نه اين كار را كرد و نه نزديكش شد، ولى اگر برهان پروردگار خود را
نمىديد به انجام آن نزديك مىشد، و اين همان معنايى است كه مطالب گذشته ما و دقت
در اسباب و عوامل دست به هم داده در آن حين آن را تاكيد مىكند.
اينك به
رسيدگى يك يك جملات پرداخته مىگوييم: حرف لام در(وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ) براى قسم است، و معنايش اين است كه قسم
مىخورم كه به تحقيق عزيز قصد يوسف را كرد به آنچه كه از او مىخواست و
معلوم است كه قصد كردن و تصميم گرفتن وقتى است كه اراده توأم با مقدارى از عمل
بوده باشد.
جمله(وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ) عطف است بر
مدخول لام قسم كه در جمله قبلى بود، و معنايش اينست كه و قسم
مىخورم كه اگر ديدن برهان پروردگارش نمىبود نزديك بود كه او را در آنچه كه
مىخواست اجابت كند .
[معناى
برهان و اشاره به اينكه برهانى كه ديدن آن، يوسف را از لغزش بازداشت نوعى علم
شهودى بوده است كه به بندگان مخلص ارائه مىشود]
كلمه
برهان به معناى سلطان است، و هر جا اطلاق شود مقصود از آن سببى است كه
يقينآور باشد، چون در اين صورت برهان بر قلب آدمى سلطنت دارد، مثلا اگر معجزه را
برهان مىنامند و قرآن كريم مىفرمايد:(فَذانِكَ بُرْهانانِ مِنْ
رَبِّكَ إِلى فِرْعَوْنَ وَ مَلَائِهِ)[4] و يا
[1] تصميم به چيزى گرفتند كه به آن نمىرسيدند. سوره توبه، آيه
74.
[2] آن هنگام كه دو طايفه از شما تصميم گرفتند كه متفرق شوند.
سوره آل عمران، آيه 122.
[3] مىخواهم كارى كه مطابق حزم و تدبير است انجام دهم ولى
نمىتوانم، آرى ميان شتر و جهيدنش حائل شده.
[4] عصا و يد و بيضا دو برهان از پروردگار توست براى فرعون و
جمعيتش. سوره قصص، آيه 32
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 11 صفحه : 173