responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 27

[علت اينكه خداى سبحان به طغيانگران منكر توحيد و معاد مهلت مى‌دهد و در عذابشان شتاب نمى‌كند]

و در توضيح اين مطلب مى‌گوييم: انسان بر حسب طبعش موجودى عجول است و در هر كارى و چيزى كه خير و نفعش در آن باشد عجله مى‌كند، يعنى از اسباب مى‌خواهد كه در رسيدن به نتيجه‌اى كه او مى‌خواهد عجله كند، و چون سبب حقيقى هر چيزى خداى تعالى است، پس انسان در حقيقت اين عجله را از خداى سبحان مى‌خواهد، پس اين خواست بشر سنت او است، سنتى بيجا كه اساسش هواهاى نفسانى اوست، براى اينكه اسبابى كه در اين عالم دست اندركارند در نظام خود تابع هوى و هوس انسانها نيستند، بلكه اين انسانهايند كه تابع نظام جارى در عالمند، و مضطر و ناگزيرند از اينكه آن نظام را گردن نهند، چه دوست بدارند و چه كراهت داشته باشند.

و اگر سنت الهى در خلقت اشياء و پيدايش مسبب‌ها بدنبال اسباب شبيه به سنت بشرى بود يعنى پايه و اساسش جهل بود، و آثار و مسبب‌ها به عجله در دنبال سبب‌ها پيدا مى‌شد، قهرا شر كه همان هلاكت بشريت به وسيله عذاب است نيز به عجله به انسان رو مى‌آورد، چون سبب اين شر و هلاكت بشر قائم به خود بشر است، و همراه او است، و آن عبارت است از كفر او و انكار معاد و ديدار اللَّه و طغيان در زندگى دنيا، و ليكن خداى تعالى در فرستادن شر عجله نمى‌كند آن طور كه انسانها در رسيدن به خير عجله مى‌كنند، براى اينكه سنت او اساسش حكمت است، بخلاف سنت بشر كه اساسش بر نادانى است، (اگر عجله مى‌كنند براى اين است كه مى‌ترسند فوت شود، و اما خداى داناى به آينده و حال ترس از فوت ندارد)، به همين خاطر خداى تعالى كافران طاغى را در حيرت خودشان وا مى‌گذارد.

از آنچه گذشت روشن شد كه اولا در جمله‌(لَقُضِيَ إِلَيْهِمْ أَجَلُهُمْ) نوعى از تضمين هست، يعنى كلمه قضى متضمن معناى چيزى مثل انزال و يا ابلاغ است، و به اين جهت است كه با حرف الى متعدى شده، و معنايش اين است كه اگر خداى تعالى عجله مى‌كرد هر آينه سر منزل و يا نقطه بلوغى معين مى‌كرد، كه اجلشان به آن نقطه منتهى مى‌شد. و يا معنايش اين است كه اگر خداى تعالى عجله مى‌كرد اجلشان را نازل مى‌كرد، و يا مى‌رسانيد در حالى كه اجلى مقضى بود، و اين تعبير كنايه است از نزول عذاب. پس، كلمه قضى اليهم از نوع كنايه مركب است.

و ثانيا روشن شد كه در جمله‌(فَنَذَرُ الَّذِينَ) التفاتى از غيبت (اگر خدا عجله مى‌كرد)، به تكلم با غير (وا مى‌گذاشتيم) بكار رفته، و شايد نكته آن اين باشد كه اشاره به دخالت و وساطت اسباب در اين واگذارى دارد، چون در آيه شريفه و آيات بعدش افعالى كه از خداى تعالى ذكر شده، از قبيل: به حال خود گذاردن كفار در حيرتشان و يا بر طرف ساختن ضر و گرفتارى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 10  صفحه : 27
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست